Weekly Report From Sat. October. 10th. .. 2015

تنـــــه   نـــــزن           טאנה  נאזאן     Tanehnazan












Editor David Fakheri
سردبیر داوید فاخری
עורך דוד פאחרי


    For the important News of the world
    ( in English, Farsi and Hebrew )
    Please visit us every day
    at Facebook under the
    editor's name
    ( David Fakheri داوید فاخری )






    חברים יקרים


    בשל בעיות טכניות וחוסר


    צוות נאות, האתר יהיה

    סגור עד להודעה חדשה



    دوستان عزیز


    به علت نقص فنی و همچنین


    کمبود کادر لازم،


    سایت تا ا اطلاع ثانوی


    تعطیل خواهد بود



    Dear Friends


    Due to technical problems


    and lack of adequate


    staff, The SITE will be


    closed until further notice









    Friday, November 23, 2007

    بمناسبت فرارسیدن سالگرد قتلهای زنجیره ئی ! و حکایت سرنوشت غم انگیز پروانه و داریوش فروهر



    سید محمد خاتمی رئیس جمهور وقت ایران که در
    زمان صدارت وی عنلیات قتلهای زنجیره ئي انجام
    گرفت !. خاتمی با نفرت انگیز خواندن این اعمال
    همواره نیز چنین ادعا نموده اطلاَعی در باره ان
    چه که در این مورد در اطرافش میگذشته نداشته



    سعید امامی ( اسلامی ) گه شایع است او
    فرمانده عملیاتی اجرای ان فجایع بوده !.
    بعد از فاش شدن موضوع سرکردگان
    رژیم بمنظور نجات خود از این رسوائي گناه
    را بر گردن وی انداخته و او را بزندان
    افکندند و در زندان نیز او را رها نکرده
    و با اعمال فشار های جسمی و روانی بر وی
    مانند با اوردن همسر وی به انجا و انجام
    شکنجه هائي به او در مقابل چشمانش مانند
    تجاوز جنسی امامی را وادار بنوشتن اعتراف
    به گناه و بر گردن گرفتن همه اتهامات نمودند
    و پس از چند روز نیز با خوراندن داروی
    نظافت ( واجبی ) به وی او را در حمام زندان به
    قتل رساندند

    مقدمه
    در اعلامیه زیر که به عنوان گرامیداشت از قربانیان قتلهای زنجیری که در سال ۱۳۷۷ ایرانی برابر با سال ۱۹۹۶ میلادی توسط گروهی از نانجیب ترین و سیاه ذهن ترین مسلمانان متاسفانه هم وطن ؟! که تمام هستی معنوی و انسانی خود را به شیطان فروخته بودند با روشهای سادیستیک و وحشیانه ئي انجام گرفته است
    جمع کثیری از فعالان سیاسی با صدور بیانیه ای یاد دو تن از این قربانیان را که پس از سالها چشیدن طعم تلخ وطن پرستی و مقاومت در برابر زورگویان داخل وطن بیشتر شناخته شده اند را به عنوان سمبلی برای دیگران داریوش فروهر و پروانه اسکندری فروهر را گرامی داشتند،!. اما افسوس از مشاهده نامی از سردمداران رژیم جمهوری اسلامی نیز که در این اعلامیه / یادداشت در کنار فرهیختگان امضا کننده امده باشد!!.
    داوید

    بنام خداوند جان و خرد
    زنده به خون خواهیت هزار سیاووش گردد از آن قطره خون کز تو زند جوش
    عشق به ایران به خون کشیدت و این خون کی کند ایرانی ار کس است فراموش
    یکم آذرماه، نهمین سالگرد به خون غلتیدن دو انسان آزادیخواه، دو رهرو مصدق بزرگ، پروانه و داریوش فروهر که روزگارشان پی زیست سرافراز ایران بزرگ و آزادی ملت همه در پیکار گذشت می باشد. یاد و خاطره آنان را گرامی می داریم.
    محمد آزادی، حمید آصفی، فریدون آقاسی، سعید آل آقا، ادیب برومند، لقا اردلان، فرزانه اسکندری، مازیار اصلانی، حسین اعرابی، فرشید افشار، علی اصغر افشارکهن، اسماعیل اقدسیه، محمود امامی، الهه امیرانتظام، عباس امیرانتظام، مهدی امینی زاده، احمد انصاری، محمد رضا ایرانی، ابوالفضل بازرگان، دادود هرمیداس باوند، مرتضی بدیعی، ترابعلی براتعلی، جهانشاه برومند، بهروز برومند، محمد بسته نگار، محمد حسین بنی اسدی، سیمین بهبهانی، محمو بهزادی، مهدی بهشتی، علی اکبر بهمنش، علی اصغر بهنام، فرامرز بیانی، حسن پارسا، خسرو پارسا، مسعود پدرام، حبیب الله پیمان، عبدالرضا تاجیک، ناصر تکمیل همایون، مسعود توانگر، غلامعباس توسلی، محمد توسلی، نصرالله توکلی نیشابوری، علی اصغر تهرانچی، محمد مهدی جعفری، نصرالله جمشیدی، مجتبی جهانی، اسماعیل حاج قاسمعلی، علی حاج قاسمعلی، عیسی خان حاتمی، ابوالفضل حکیمی، ولی خانونژاد، محمد حسین ختنی فر، اکبر خرازی، حسین خشایار دوست، محمد خلیل نیا، خلیل خلیلی پور، سید محمد علی دادخواه، حسین دادرسی فر، مرتضی دادرسی فر، رسول دادمهر، پرویز دبیری، عباس دخانی، داود درگاهی، جمال درودی، غلامحسین دهدشتی، عبدالله دی ثنا، حسین راضی، فاطمه رحمانی، غلامرضا رحیم، علیرضا رجایی، محمد جواد رجاییان، تقی رحمانی، منصور رسولی، علی رشیدی، بهمن رضاخانی، اشکان رضوی، جهانگیر رضوی، حسین رفیعی، فریبرز رییس دانا، رضا رییس طوسی، ناصر زرافشان، کورش زعیم، محمود زندیان، احمد زیدآبادی، علیرضا ساریخانی، احمد سامی، عزت الله سحابی، فریدون سحابی، هاله سحابی، منصور سروش، عباس سروعلیشاهی، بدری سعیدی، خسرو سعیدی، حسین سکاکی، عبدالفتاح سلطانی، مهرداد سید عسگری، خسرو سیف، سید محمد علی سیف زاده،




    دکتر محمد مصدق شخصیتی صاحب نام در فرهنگ
    سیاسی ایران که در دهه ۵۰ میلادی بر اثر ملی گردیدن
    نفت کشور شهرتی بسزا یافت ! داریوش فروهر از
    جمله پیروان سیاسی وی بود که در بالا بردن و رساندن
    او بمقام نخست وزیری نقش بسیار عمده ئي داشت


    ابراهیم شاکری، علی شاملو، محمد شانه چی، حسین شاه اویسی، حسین شاه حسینی، محمد شریف،
    موسی شیخ زادگان، هدی صابر، حسنعلی صارم کلالی، مهوش صالحی، هاشم صباغیان،عباسعلی صحافیان سیاوش صحت، احمد صدر حاج سید جوادی، نسرین صدری، مهدی صراف، مجید ضیایی، اعظم طالقانی، طاهره طالقانی، اکبر طاهری، محمد طاهری، امیر طیرانی
    شیرین عبادی، حسین عزت زاده، رضا علیجانی، محمد جعفر عمادی، محمود عمرانی، علی اصغر غروی، علیرضا غروی، سعید فاطمی، اسماعیل فاضل پور، ناصر فربد، محسن فرشاد، فاطمه فرهنگ خواه، اسماعیل فراهانی، ابوالقاسم فروزان، امیر فتاحیه، علی اصغر فنی پور، امیر قاضی، باقر قدیری اصلی، نظام الدین قهاری، مرتضی کاظمیان، امیر کاویان، هادی کحالزاده، محسن کدیور، کاوه کرمانشاهی، ناصر کلاری، ناصر کمیلیان، منوچهر کیهانی، محمود گرگین، بیژن گل افرا، علی اصغر گلسرخی، فاطمه گوارایی، دامون گیلانی، فرهاد لتایی (بهگو)، محسن محققی، محمد محمدی اردهالی، نرگس محمدی، سیمین مخبر، فرزین مخبر، سعید مدنی، مرضیه مرتاضی لنگرودی، غلامرضا مسموعی، رشید مظفری سردشتی، سیاوش مقدم، علی اکبر معین فر، صمد ملکی، محمد ملکی، هرمز ممیزی، احمد منتظری، سعید منتظری، خسرو منصوریان، اسد موسوی، علی اکبر موسوی خویینی، سید حسین موسویان، یوسف مولایی، عبدالله مومنی، مهدی مویدزاده، حمید منزه، ولی الله میرخانی، وحید میرزاده، ناصر میناچی، محمد حسین نایینیان، خسرو نجارزاده، محمود نعیم پور، محمود نکوروح، بهرام نمازی، حمید وارسته، حمید وارسته، حمید وحیدی منش، محمد وفایی، هادی هادیزاده یزدی، علیرضا هندی، احسان هوشمند، همایون هوشیار، ابراهیم یزدی، لطف الله یوسف قهاری، حسن یوسفی اشکوری.

    پروانه اسکندری فروهر

    Parvaneh Eskandari Forouhar,
    Dariush Forouhar's wif (born Parvaneh Majd Eskandari in 1938 - d. 1998) was an Iranian dissident and activist who was murdered during the Chain murders of Iran in November 1998.

    پروانه اسکندری مبارز سیاسی و عضو حزب ملت ایران بود. وی در سال ۱۳۷۷ به همراه همسرش داریوش فروهر در منزلشان در تهران به دست مأموران وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی ایران به قتل رسید.
    این سلسله قتل های روشنفکران و آزادیخواهان ایران که بعدها به نام قتل های زنجبره ای معروف شد، در زمان ریاست جمهوری سید محمد خاتمی صورت گرفت. ادعاهای تایید نشده ‌ای حاکی از ان است که این قتلها از جانب و بفتوای ۳ تن بزرگان مذهبی حکومتی انجام گرفت



    داریوش فروهر که توسط ماموران اعظامی وزارت اطلاعات رژیم جمهوری اسلامی که به خانه انان وارد شده و او و همسرش را با ضربات متعدد چاقو و بطرز وحشیانه ئی از جمله بریدن پستانهای همسرش پروانه اسکندری بقتل رساندند از جمله قربانیانی هستند که در دام این گروه وحشت وابسته به رژیم گرفتار امده بوده اند.

    داریوش فروهر

    داریوش فروهر مبارز سیاسی و رهبر حزب ملت ایران بود که همراه با همسرش پروانه اسکندری به قتل رسید.

    پروانه و داریوش فروهر از رهبران حزب ملت ایران که در پاییز ۱۳۷۷ در خانه خود در شهر تهران بدست مأموران سازمان اطلاعات و امنیت جمهوری اسلامی به قتل رسیدند. شرایط این قتل، فجیع و ددمنشانه گزارش شده است. قتل فروهرها در کنار قتل شماری دیگر از نویسندگان دگراندیش موج خشم ایرانیان داخل و خارج از کشور را برانگیخت و افکار عمومی جهان را متوجه وضعیت حقوق بشر شهروندان ایران کرد. هم
    ‌اکنون چندین سال از این رویداد می ‌گذرد و تاکنون پرونده قضایی این قتل ‌ها به فرجامی نرسیده و ناصر زرافشان، وکیل خانواده ‌ های قربانیان قتلهای زنجیره ئي که خود نیر چندین بار زندانی و سپس ازاد کردیده است به او گفته شده که پرونده مختومه اعلام شده ! انهم بی آنکه ریشه ‌های این قتل بطور علنی افشا گردند و عاملان ان فجایع به کیفر برسند

    Dariush Forouhar

    Please help improve this article or section by expanding it.
    Further information might be found on the talk page or at requests for expansion. (January 2007)
    Dariush Forouhar (1928-November 1998) was the leader of the Hezb-e Mellat-e Iran (Nation of Iran Party), a pan-Iranist opposition party in Iran which he founded in 1951. He was born in Isfahan and had formerly been the Minister of Labor in the Provisional Revolutionary Government of Mehdi Bazargan in 1979.

    According to Ali Razmjoo in Hezb-e-Pan-Iranist (also see links here), he was one of the founding members of the original Pan-Iranist Party of Iran with Mohsen Pezeshkpour. During the Pahlavi era, he had been very active in the anti-Shah nationalist movement and was a strong supporter of the democratically elected Prime Minister Mohammad Mossadegh.

    In the midst of post-revolutionary tensions in Iranian Kurdistan in 1979, Forouhar was part of a delegation sent by Tehran to negotiate with Kurdish political and religious leaders. Although this delegation's recommendations were never implemented by the central government and Kurdish revolt was dealt with harshly, Forouhar's attempts to reach a peaceful settlement with Kurds earned him respect among Kurds.

    He and his wife, Parvaneh Eskandari Forouhar, were assassinated in their home in 1998. The murders, which are believed to have been politically motivated, remain unsolved, although the general belief is that the Iranian Ministry of Intelligence was involved and had ordered the killings [1] [2] [3] [4] [5]. Under the public opinion pressure, the then Iranian president Mohammad Khatami formed a committee to follow up the case, which eventually asked for the resignation of the then Ministry of Information, Ghorbanali Dorri-Najafabadi. One of the main characters behind the case, Saeed Emami, was reported committing suicide while in prison.

    They are survived by their son, Arash, and daughter, Parastou. Both are politically active and continue to raise awareness of the plight of political dissidents in Iran.

    Ms. Shirin Ebadi, the lawyer of the Forouhars' relatives quoting Parastou says: "All evidences show that my father was preparing himself to go to prison, because at the time of his slaying, his shoes had no laces, he did not wear his wrist watch and had his wallet emptied of its contents and papers except for some money."



    قتل ‌های زنجیره ئی

    در پی کشته شدن داريوش فروهر، دبيرکل حزب ملت ايران و پروانه فروهر(اسکندری) در منزل مسکونی خود، محمد مختاری و محمدجعفر پوينده عضو کانون نويسندگان ايران، با چند روز فاصله از يکديگر، ربوده شدند و به شکلی يکسان به قتل رسيدند. مجيد شريف، نويسنده ومترجم و از اعضاي دفتر تدوين مجموعه آثار دكتر شريعتی، نهم آذر ۷۷ ناپديد شد و جسد او یک هفته بعد پیدا شد.در شهریور همان سال نیز پیروز دوانی از اعضای سابق حزب توده ناپدید شده بود جسد او هیچگاه یافت نشد).کمیته منتخب رییس جمهور، دستگاه قضایی و وزارت اطلاعات قتل ۴ نفر اول را "قتل های زنجیره ای" خوانده و بازجویی و محاکمه متهمان نیز حول همان ۴ قتل بررسی و انجام گردید. اما روزنامه نگاران و فعالان حقوق بشر از همان ابتدا تعداد قتل ها را بیش از این اعلام کردند از جمله اندکی پس از این قتل ها روزنامه سلام خبر داد كه "اين ." جنايتكاران بيش از ۷۰ قتل را مرتكب شده اند ّ« آنان خواستار پیگیری تمام قتل ها و ترور های صورت گرفته در داخل و خارج از کشور در دهه شصت و هفتاد شده و همه قتل ها و ترور های سیاسی را تحت عنوان قتل های زنجیره ای بررسی می کنند.
    شروع قتلها‌
    داریوش فروهر (رهبر حزب ملت ایران) و همسرش پروانه اسکندری در عصر یک اذر ۱۳۷۷ در منزل شخصیشان واقع در محله فخرآباد تهران با ضربات چاقو به قتل رسیدند و جسدشان به نحو فجیعی مثله شد بود. به گفته برخی روزنامه نگاران سینه ‌های پروانه اسکندری بریده شده بود. در روزهای ۱۲ و ۱۸ آذر ، جسدهای دو نویسنده دیگر محمد مختاری و محمدجعفر پوینده پس از چند روز بی ‌خبری در جاده ‌های اطراف شهر و جسد معصومه مصدق (نوه دکتر مصدق که تازه به کشور بازگشته بود) در منزل شخصی ‌اش پیدا شد ، همگی خفه شده بودند.
    با توجه به باز تر بودن فضای مطبوعاتی و سیاسی کشور نسبت به سالهای قبل، این قتل ‌ها بازتاب فراوانی در داخل و خارج از کشور داشت و رسانه ‌های بین ‌المللی آنرا چالشی بزرگ در مسیر اصلاحات در ایران دانستند. سیدمحمد خاتمی رئیس جمهوری اسلامی وقت این قتل ‌ها را محکوم کرد و نفرت ‌انگیز خواند. دیگر مسؤولین نیز موضع ‏گیری کردند.

    کمیته تحقیق خاتمی
    با توجه به حساسیت شدید جامعه نسبت به قتل ‌ها و وعده خاتمی برای مجازات عاملین آن، بلافاصله بدستور خاتمی کمیته ‌ای ويژه، مرکب از علی يونسی، رئيس وقت سازمان قضايی نيروهای مسلح؛ سرمدی، معاون وزير اطلاعات و علی ربيعی، مسؤول اجرايی دبيرخانه شورای عالی امنيت ملی مسئول پیگیری قتل ‌ها شدند. (عدم دعوت خاتمی از دری نجف ‌آبادی وزیر وقت اطلاعات برای شرکت در این کمیته عدم اعتماد دولت به او را نمایان ساخت. وی تنها وزیر راستگرای دولت بود که با هماهنگی خامنه ‌ای انتخاب شد و سال بعد استعفا داد).
    علی ربیعی یکی از اعضای کمیته تحقیق خاتمی پیرامون چگونگی شناسایی و دستگیری متهمین می ‌گوید: «ما به افراد عمده اين گروه يعنی عاليخانی و سعید امامی(اسلامی)، بدون ترديد شك داشتيم و حدس قوی می ‌زديم كه قتل ‌ها كار آنهاست. لذا يك برنامه ‌ای در جلسه ‌ای ريخته شد كه من يقين داشتم كه به گوش سعید امامی اسلامی می ‌رسد. در آن جلسه گفتيم كه قرار است در چند روز آينده اين افراد دستگير شوند و اتفاقاً با آقای يونسی نيز هم ‌نظر بوديم. بحث بازداشت به ضعيف ‌ترين حلقه اين فشار وارد كرد و به نظر من موسوی حلقه ضعيف آن ‌ها بود. اينها می ‌خواستند مسأله را سريعتر بگويند كه بله اين كار را كه كرديم تشكيلاتی بود و اين، آنها را شب ساعت ۱۲ بود كه بنده در منزل بودم و كسی زنگ زد و گفتند كه با شما كار دارند . رفتم دم در و ديدم كه بله! يكی از همين متهمان به در منزل آمده است. با وی قرار گذاشتم كه فردا به اداره بيايد و بعد با هم صحبت كنيم. او صبح به اداره آمد و از ۹ صبح تا يك بعد از ظهر ماجرای قتلها را و بخشی از اين مسائل را اين فرد را به من گفت. حدود سه ساعت از گفت. من همان جا به آقای خاتمی تلفن زدم كه به نظر من قصه روشن و باز شده است. حداقل اين است كه بخش ‌های عمده ‌ای از حدسيات ما درست بوده و می ‌توان آن را پيگيری قضايی كرد

    برای متهمین که از مقامات رده بالا بودند و برای تکمیل پرونده و محاکمه تحویل سازمان قضایی نیروهای مسلح شدند که همچون سایر بخش ‌های قوه قضائیه زیر نظر رهبر اداره می ‌شود اما به درخواست سازمان مذکور کمیته تحقیق خاتمی انحلال خود را اعلام نکرد.
    علی ربیعی در مصاحبه با خبرگزاری دانشجویان سال بعد اطلاعات بیشتری درباره انحلال کمیته تحقیق خاتمی ارائه داد: «در همان زمان جناب آقای نيازی با بنده صحبت كردند و ايشان فرمودند كه اگر كميته اعلام انحلال نمايد، ما را با مشكل مواجه می ‌كند. مردم تصور می ‌كنند كه رئيس جمهور پشت اين پرونده نيست و با اين جوی كه در جامعه است، كار ما با مشكل مواجه می شود. شما اين را اعلام نكنيد. من نظر آقاي نيازی را خدمت آقای رئيس جمهوری عرض كردم و در واقع آقای رئيس جمهوری هم متقاعد شدند كه انحلال كميته اعلام نشود.»

    بر اثر پافشاری رئیس جمهور وقت ایران، محمد خاتمی، وزارت اطلاعات جمهوری اسلامی در تاریخ ۱۵ دی ۱۳۷۷ طی اطلاعیه ئي قبول کرد که عده ئی از اعضای آن وزارتخانه در طراحی قتل ‌ها دست داشته ‌اند.
    در ۱۴ دی ۱۳۷۷ روزنامه شرق یک روز قبل از انتشار چنین اطلاعیه در یادداشتی از جریانات پشت پرده قتلهای زنجیره ئي اینچنین روایت کرده بود :    
    نمی ‌توان تصور کرد افرادی از درون قدرت به مرحله ‌ای از انحراف و ضلالت رسیده باشند که انجام جنایاتی از این نوع را مشروع بدارند و بپندارند با چنین جنایات و ظلم ‌هایی می ‌توان به اسلام و نظام اسلامی خدمت و آن را تقویت کرد

    ویدیوی زیر صدای سخنرانی پرستو دختر پروانه و داریوش فروهر
    است که در سالگرد قتل شرم اور پدر و مادرش بدست عمال نانجیب
    رژیم جمهوری اسلامی در سال ۲۰۰۶ بیان گردیده



    پــــــایــــــان The End

    No comments: