بخشی از شعر زینب / دکتر شریعتی

ای زینب،

ای زبان علی در کام!

ای رسالت حسین بر دوش!

ای که از کربلا می آیی,

و پیام شهیدان را, در میان

 هیاهوی همیشگی قداره بندان

 و جلادان , همچنان به گوش

 تاریخ می رسانی,

مگو که چه بر شما گذشت,

ما می دانیم,

ما همه را شنیده ایم,

بگو که ما چه کنیم؟

لحظه ای بنگر که ما 

چه می کشیم؟

دمی به ما گوش کن تا 

مصائب خویش را با تو

 بازگئیم،

با تو ای خواهر خوبان! 

ای دختر علی ،

ای خواهر ،

ای که قافله سالار 

کاروان اسیرانی ،

ما را نیز ، در این قافله ،

 با خود ببر !