۲۲ خرداد ۱۳۹۰
" يازهرا" از ما قبول کن! ميگفت
"و به من تجاوز ميکرد"
بسم الله الرحمن والرحیم میگفت
" و مرا کتک میزد و با
اتش سیگار میسوزانید "
اتش سیگار میسوزانید "
و من از خودم می پرسیدم
" اگر زهرا و خدا به کمک این
" اگر زهرا و خدا به کمک این
نا مسلمانان میایند ، مگر معصیت من مسلمان چه
بوده که به روزی افتاده ام؟ که زهرای مسلمان
هم نعمت مرگ را از من دریغ میکند
تا از این نکبتی که در ان افتاده ام نجات یابم"
تا از این نکبتی که در ان افتاده ام نجات یابم"
9th of Sivan, 5771
Sat, 11 June 2011
No comments:
Post a Comment