SIGN THE PETITION : به سایت زیر مراجعه کنید و با امضای « تقاضا نامه » از مسؤلان سوری ، بویژه بشار اسد بخواهید که باقیمانده از جسد * الی کهن * را به اغوش خانواده اش باز گردانند تا او بتواند در کنار اولیائش به خاک سپرده شود و همسر و فرزندانش برای اخرین بار از او خداحافظی کنند.
Release Eli Cohen's body to his family for proper burial
http://www.petitiononline.com/EliCohen
تهیه ، ترجمه و تنظیم
داوید فاخری
تنـــه نـــزن
سرگذشت * الی کهن * ( جاسوس اسرائيلی غیر قابل باور ) بصورت گاه شمار.
.
تولد : مصر ، ۱۶ دسامبر ۱۹۲۴ . مرگ : سوریه ، ( اعدام با طناب دار ) ۱۸ می ۱۹۶۵ .
۱۹۱۴ : شائول کهن ( پدر الی کهن ) از شهر « الپو » در سوریه به کشور مصر مهاجرت میکند.
۱۶ دسامبر ۱۹۲۴ : الیاهو ( الی ) کهن در شهر « الکساندریا » در مصر بدنیا میاید.
۲۲ مارچ ۱۹۴۵ : دو تن از جوانان یهودی فلسطین به جرم سو قصد سیاسی به جان وزیر اسبق سرزمینهای دست نشانده بریتانیای کبیر به دار اویخته میشوند.
ژانویه ۱۹۴۷ : الی کهن تصمیم میگیرد که بجای پرداخت « جزیه » بعنوان امتناع از خدمت سربازی که برای جوانان یهودی در نظر گرفته شده به ارتش مصر بپیوندد ، اما مقامات ارتشی بدلیل تردید در وفاداری ، او را نمیپذیرند.
نوامبر ۱۹۴۷ : فشارهای روز افزون « اخوان المسلمین » در مصر بر یهودیان ان کشور باعث میشود که الی کهن دانشگاه را ترک نموده و در خانه به ادامه تحصیل بپردازد.
۱۹۴۹/۱۹۵۰ : ادامه دردسرها برای یهودیان باعث میشود که خانواده های زیادی از یهودیان مصری و از ان جمله خانواده الی کهن ان کشور را ترک کنند ، اما او در مصر تا دریافت پایان نامه دانشگاهیش در رشته الکترونیک در انجا باقی میماند .
۱۹۵۱ : در پی کودتای نظامی در مصر که منجر به اشائیه موج ضد صیونیستی در ان جا گردید ، الی کهن نیز به جرم فعالیتهای صیونیستی بازداشت شد.
۲۷ ژانویه ۱۹۵۵ : فعالیت یک شبکه جاسوسی اسرائیلی در مصر که ماموریتش خرابکاری در رابطه ان کشور با قدرتهای غربی بود کشف گردید. این واحد با خرابکاری در قرارگاههای نظامی امریکا و انگلستان سعی بر ان داشت که گناه این اعمال را بر گردن مصریها بیندازد. بعد از محاکمه افراد وابسته به شبکه دو تن از انان اعدام گردیدند ، الی به ان واحد کمک کرده بود اما او مشمول مجازات نگردید ، چون رابطه ئی بین او و متهمان یافت نشده بود.
دسامبر ۱۹۵۶ : و به این ترتیب ، با حملات ضد یهودی که با پشتیبانی دولت همراه بود و یورش به خانه ها ، و بازداشتهای گروهی و جمعی ، تعقیب و محاکمه جامعه یهودیان مصر ادامه داشت. الی کهن نیز سرانجام توسط وزارت کشور مصر از ان کشور رانده شد و توانست که با کمک « ازانس یهود » و بوسیله کشتی خود را از طریق « ناپل » به اسرائیل برساند.
اگوست ۱۹۵۹ : الی با دالیا همسرش در یک مراسم ساده « سفارادی » در شهر تل اویو ـ اسرائیل ازدواج میکند.
اواخر سال ۱۹۶۰ : الی به انجام کارهای مختلفی مشغول میشود تا اینکه « موساد » او را به خدمت خود در میاورد. بعد از ماهها تمرینات مداوم و اموزشهای مشکل ، الی برای انجام فاز اول ماموریتش به کشور ارژانتین فرستاده میشود و در انجا نام « الیاس کمال امین ثابت » را برای خود بر میگزیند.
دسامبر ۱۹۶۱ : در پی یک کودتای نظامی در سوریه ، الی ارژانتین را از طریق اسرائیل ، زوریخ و مصر بسوی انکشور ترک میکند. در سال ۱۹۶۲ الی با اتخاذ تصمیمی خطرناک که ماورای وظایف اصلیش بوده ، نامه ئی که حامل مواد انفجاری است را بدست « رادماخر » از نزدیکان « ادولف ایشمن » که در سوریه زندگی میکرده میرساند.
فوریه ۱۹۶۱ : الی به « حزب بعث » سوریه میپیوندد و سوگند یاد میکند که نمونه یک « عرب مبارز » باشد.
مارچ ۱۹۶۱ : در یک کودتای نظامی دیگر حزب بعث ، قدرت را در سوریه بدست میگیرد.
۱۹۶۲/۱۹۶۵ : الی به دیدن خطوط اول جبهه های مناطق جنوبی سوریه میرود و عکسائي که از انجا برداشته ، همراه با طراحیهای نقاط حساس انجا را که تهیه کرده به اسرائیل میفرستد که برای اثرات مثبت و نقشی که انان در پیروزی ارتش اسرائیل در جنگ ۶ روزه بر ارتش سوریه داشتند « قیمتی »گذاشت.
الی کهن در بالای تپه های گلان با دوستان با نفوذش در ادارات دولتی سوریه
۵ اکتبر ۱۹۶۳ : الی در ششمین گردهمائی ملی حزب بعث شرکت کرد. الی به اکثر جلساتی که در پشت درهای بسته انجام میگرفت دسترسی داشت. او بعنوان یک عضو فرماندهی انقلابی سوریه و یک کمک یار داوطلب برای « رادیو دمشق » ، از جانب روابط عالیمقامی که در اختیار گرفته بود اجازه یافته بود که به مدارک غیر معمولی نیز دسترسی داشته باشد.
۱۹۶۴ : الی در میابد که سوریه در صدد ان است که با منحرف کردن سر چشمه رودخانه اردن اب اشامیدنی اسرائیل را قطع کند ، او همچنین با تعقیب برنامه های « الفتح = جنبش ملی ازادی بخش » پی میبرد که انان در صدد حملات چریکی به نواحی شمالی اسرائیل میباشند . رابط انتقال این اطلاعات از الی به اسرائیل ، برادرش « موریس » میباشد که او هم فعال سازمان جاسوسی اسرا ئیل « موساد » میباشد.
نوامبر ۱۹۶۴ : الی برای تولد سومین فرزندش به خانه شان در شهر « بت یام » / اسرائيل باز میگردد ، او به همسرش قول میدهد که این اخرین مسافرت او به خارج از کشور میباشد و بعد ازان برای همیشه به کشور باز خواهد گشت.
الی و افراد خانواده در خانه شان واقع در بت یام
۱۳ نوامبر ۱۹۶۴ : بتلافی اتش باری توپخانه ارتش سوریه بر ابادیهای « دان ، دافنا و شئار یشوو » در شمال اسرائیل و بر مبنای گزارشات « حیاتی ئي » که در ان زمینه الی کهن در اختیار انان گذارده بود ، جنگنده های اسرائیلی با موفقیت مواضع توپخانه سوریه را در هم کوبیده و اکثر انان را منهدم کردند.
۲۴ ژانویه ۱۹۶۵ : سوریه ایها که سردرگم و مغبون از عدم دسترسی به منبع « نشت اطلاعات نظامی » خود به خارج شرمسار و سرخورده شده بودند زمینه جستجوهای خود را به درجه ئی بالاتر ارتقا دادند و دست بدامان متخصصان روسی برای کشف ان منبع گردیدند. انان امیدوار بودند که با کمک روسها و بهره گیری از وسائل پیشرفته انان و خاموش کردن تمام دستگاهای مخابراتی و گفت و شنود ارتشی برای مدتی معلوم سر انجام قادر گردند که با یافتن موج ارسال پیام بصورت غیر قانونی به کشف محل و عاملان شبکه جاسوسی پی ببرند. نقشه انان موفقیت امیز بود و با ردیابی موج ارسالی که در ان زمان الی کهن در حال فرستادن اطلاعات به رؤسایش در تل اویو بود ، به محل اختفای ان پی بردند و با کمال شگفتی و ناباوری « الیاس کمال امین ثابت » عضو برجسته شورای حزب بعث و همکار افتخاری رادیو دولتی دمشق و از یاران نزدیک بزرگان دولتی و ارتشی کشورشان سوریه را در حال فرستادن پیام به « عدو الصیهونی = صیهونیست دشمن » مشاهده کردند.
الی را بازجوئی و شکنجه کردند. در همین حال « بانو گلدا مئير وزیر امور خارجه وقت اسرائیل » سرپرستی مبارزه ئی را برای جلب اراي بین المللی بمنظور وادار کردن سوریه به انصراف از اعدام الی کهن بعهده گرفت ، دیپلماتها ، نخست وزیران و حتی پاپ پال چهارم نیز سعی خوشان را در این زمینه بعمل اوردند اما .
.
تولد : مصر ، ۱۶ دسامبر ۱۹۲۴ . مرگ : سوریه ، ( اعدام با طناب دار ) ۱۸ می ۱۹۶۵ .
۱۹۱۴ : شائول کهن ( پدر الی کهن ) از شهر « الپو » در سوریه به کشور مصر مهاجرت میکند.
۱۶ دسامبر ۱۹۲۴ : الیاهو ( الی ) کهن در شهر « الکساندریا » در مصر بدنیا میاید.
۲۲ مارچ ۱۹۴۵ : دو تن از جوانان یهودی فلسطین به جرم سو قصد سیاسی به جان وزیر اسبق سرزمینهای دست نشانده بریتانیای کبیر به دار اویخته میشوند.
ژانویه ۱۹۴۷ : الی کهن تصمیم میگیرد که بجای پرداخت « جزیه » بعنوان امتناع از خدمت سربازی که برای جوانان یهودی در نظر گرفته شده به ارتش مصر بپیوندد ، اما مقامات ارتشی بدلیل تردید در وفاداری ، او را نمیپذیرند.
نوامبر ۱۹۴۷ : فشارهای روز افزون « اخوان المسلمین » در مصر بر یهودیان ان کشور باعث میشود که الی کهن دانشگاه را ترک نموده و در خانه به ادامه تحصیل بپردازد.
۱۹۴۹/۱۹۵۰ : ادامه دردسرها برای یهودیان باعث میشود که خانواده های زیادی از یهودیان مصری و از ان جمله خانواده الی کهن ان کشور را ترک کنند ، اما او در مصر تا دریافت پایان نامه دانشگاهیش در رشته الکترونیک در انجا باقی میماند .
۱۹۵۱ : در پی کودتای نظامی در مصر که منجر به اشائیه موج ضد صیونیستی در ان جا گردید ، الی کهن نیز به جرم فعالیتهای صیونیستی بازداشت شد.
۲۷ ژانویه ۱۹۵۵ : فعالیت یک شبکه جاسوسی اسرائیلی در مصر که ماموریتش خرابکاری در رابطه ان کشور با قدرتهای غربی بود کشف گردید. این واحد با خرابکاری در قرارگاههای نظامی امریکا و انگلستان سعی بر ان داشت که گناه این اعمال را بر گردن مصریها بیندازد. بعد از محاکمه افراد وابسته به شبکه دو تن از انان اعدام گردیدند ، الی به ان واحد کمک کرده بود اما او مشمول مجازات نگردید ، چون رابطه ئی بین او و متهمان یافت نشده بود.
دسامبر ۱۹۵۶ : و به این ترتیب ، با حملات ضد یهودی که با پشتیبانی دولت همراه بود و یورش به خانه ها ، و بازداشتهای گروهی و جمعی ، تعقیب و محاکمه جامعه یهودیان مصر ادامه داشت. الی کهن نیز سرانجام توسط وزارت کشور مصر از ان کشور رانده شد و توانست که با کمک « ازانس یهود » و بوسیله کشتی خود را از طریق « ناپل » به اسرائیل برساند.
اگوست ۱۹۵۹ : الی با دالیا همسرش در یک مراسم ساده « سفارادی » در شهر تل اویو ـ اسرائیل ازدواج میکند.
اواخر سال ۱۹۶۰ : الی به انجام کارهای مختلفی مشغول میشود تا اینکه « موساد » او را به خدمت خود در میاورد. بعد از ماهها تمرینات مداوم و اموزشهای مشکل ، الی برای انجام فاز اول ماموریتش به کشور ارژانتین فرستاده میشود و در انجا نام « الیاس کمال امین ثابت » را برای خود بر میگزیند.
دسامبر ۱۹۶۱ : در پی یک کودتای نظامی در سوریه ، الی ارژانتین را از طریق اسرائیل ، زوریخ و مصر بسوی انکشور ترک میکند. در سال ۱۹۶۲ الی با اتخاذ تصمیمی خطرناک که ماورای وظایف اصلیش بوده ، نامه ئی که حامل مواد انفجاری است را بدست « رادماخر » از نزدیکان « ادولف ایشمن » که در سوریه زندگی میکرده میرساند.
فوریه ۱۹۶۱ : الی به « حزب بعث » سوریه میپیوندد و سوگند یاد میکند که نمونه یک « عرب مبارز » باشد.
مارچ ۱۹۶۱ : در یک کودتای نظامی دیگر حزب بعث ، قدرت را در سوریه بدست میگیرد.
۱۹۶۲/۱۹۶۵ : الی به دیدن خطوط اول جبهه های مناطق جنوبی سوریه میرود و عکسائي که از انجا برداشته ، همراه با طراحیهای نقاط حساس انجا را که تهیه کرده به اسرائیل میفرستد که برای اثرات مثبت و نقشی که انان در پیروزی ارتش اسرائیل در جنگ ۶ روزه بر ارتش سوریه داشتند « قیمتی »گذاشت.
الی کهن در بالای تپه های گلان با دوستان با نفوذش در ادارات دولتی سوریه
۵ اکتبر ۱۹۶۳ : الی در ششمین گردهمائی ملی حزب بعث شرکت کرد. الی به اکثر جلساتی که در پشت درهای بسته انجام میگرفت دسترسی داشت. او بعنوان یک عضو فرماندهی انقلابی سوریه و یک کمک یار داوطلب برای « رادیو دمشق » ، از جانب روابط عالیمقامی که در اختیار گرفته بود اجازه یافته بود که به مدارک غیر معمولی نیز دسترسی داشته باشد.
۱۹۶۴ : الی در میابد که سوریه در صدد ان است که با منحرف کردن سر چشمه رودخانه اردن اب اشامیدنی اسرائیل را قطع کند ، او همچنین با تعقیب برنامه های « الفتح = جنبش ملی ازادی بخش » پی میبرد که انان در صدد حملات چریکی به نواحی شمالی اسرائیل میباشند . رابط انتقال این اطلاعات از الی به اسرائیل ، برادرش « موریس » میباشد که او هم فعال سازمان جاسوسی اسرا ئیل « موساد » میباشد.
نوامبر ۱۹۶۴ : الی برای تولد سومین فرزندش به خانه شان در شهر « بت یام » / اسرائيل باز میگردد ، او به همسرش قول میدهد که این اخرین مسافرت او به خارج از کشور میباشد و بعد ازان برای همیشه به کشور باز خواهد گشت.
الی و افراد خانواده در خانه شان واقع در بت یام
۱۳ نوامبر ۱۹۶۴ : بتلافی اتش باری توپخانه ارتش سوریه بر ابادیهای « دان ، دافنا و شئار یشوو » در شمال اسرائیل و بر مبنای گزارشات « حیاتی ئي » که در ان زمینه الی کهن در اختیار انان گذارده بود ، جنگنده های اسرائیلی با موفقیت مواضع توپخانه سوریه را در هم کوبیده و اکثر انان را منهدم کردند.
۲۴ ژانویه ۱۹۶۵ : سوریه ایها که سردرگم و مغبون از عدم دسترسی به منبع « نشت اطلاعات نظامی » خود به خارج شرمسار و سرخورده شده بودند زمینه جستجوهای خود را به درجه ئی بالاتر ارتقا دادند و دست بدامان متخصصان روسی برای کشف ان منبع گردیدند. انان امیدوار بودند که با کمک روسها و بهره گیری از وسائل پیشرفته انان و خاموش کردن تمام دستگاهای مخابراتی و گفت و شنود ارتشی برای مدتی معلوم سر انجام قادر گردند که با یافتن موج ارسال پیام بصورت غیر قانونی به کشف محل و عاملان شبکه جاسوسی پی ببرند. نقشه انان موفقیت امیز بود و با ردیابی موج ارسالی که در ان زمان الی کهن در حال فرستادن اطلاعات به رؤسایش در تل اویو بود ، به محل اختفای ان پی بردند و با کمال شگفتی و ناباوری « الیاس کمال امین ثابت » عضو برجسته شورای حزب بعث و همکار افتخاری رادیو دولتی دمشق و از یاران نزدیک بزرگان دولتی و ارتشی کشورشان سوریه را در حال فرستادن پیام به « عدو الصیهونی = صیهونیست دشمن » مشاهده کردند.
الی را بازجوئی و شکنجه کردند. در همین حال « بانو گلدا مئير وزیر امور خارجه وقت اسرائیل » سرپرستی مبارزه ئی را برای جلب اراي بین المللی بمنظور وادار کردن سوریه به انصراف از اعدام الی کهن بعهده گرفت ، دیپلماتها ، نخست وزیران و حتی پاپ پال چهارم نیز سعی خوشان را در این زمینه بعمل اوردند اما .
۲۸ فوریه تا ۱۹ مارچ ۱۹۶۵ : الی کهن در یک دادگاه نظامی محاکمه شد بی انکه حق داشتن وکیل مدافع داشته باشد.
۸ می ۱۹۶۵ : حکم « دادگاه ویژه » در جریان یک کنفرانس مطبوعاتی به اگاهی عموم رسید . الی کهن به مجازات مرگ از طریق حلق اویز شدن با طناب دار محکوم گردید بی انکه امکان فرجامخواهی داشته باشد.
.الی کهن در حال محاکمه نظامی و بون حق داشتن وکیل مدافع
۱۸ می ۱۹۶۵ : در واپسین لحظات زندگی ، الی اجازه یافت تا با یک ربای / خاخام یهودی ملاقات داشته باشد و اخرین نامه اش را هم برای همسرش نادیا بنویسد.
او در مقابل چشمان بیش از ۱۰۰۰۰ تماشاچی که برخی با تنفر و برخی با تحسین و برخی نیز با سردرگمی بین این و ان او را مینگریستند به چوبه دار سپرده شد.
اعلام مجازات اعدام برای الی کهن .
جون ۱۹۶۷ : با کمک اطلاعات شجاعانه ئي که الی کهن برای کشورش از دشمن جمع اوری کرده بود ، اسرائیل توانست در جنگ ۶ روزه ائتلاف ارتش کشورهای متخاصم را بکلی در هم بشکند.
متن وصیتنامه الی کهن به همسرش نادیا که در واپسین لحظه های زندگیش نوشته شده.
نادیا همسر الی کهن و مادر او در روزهای سوگواری.
به همسر عزیزم ، نادیا و به مادرم،
من این اخرین کلمات را چند دقیقه ئی قبل از پایان یافتن زندگیم برای شما مینویسم و از شما تقاضا میکنم که برای همیشه دارای رابطه ئی خوب با یکدیگر باشید.
نادیای عزیزم من از تو طلب عفو میکنم و از تو میخواهم که مواظب خودت و بچه ها باشی ، عمیقأ به انان رسیدگی کن ، انان را خوب پرورش بده ، کمک کن که انان به تحصیلات عالیه دست یابند و نه برای خود و نه برای انان از هیچ چیز دریغ مکن.
خواهش میکنم که برای همیشه با مادر عزیزم روابط نزدیکی را حفظ کن.
تو میتوانی ازدواج کنی تا لذت پدر داشتن از بچه ها دریغ نگردد. تو از ازادی کامل برای انجام این کار برخورداری .
عزیزم نادیا، از تو درخواست میکنم که بقیه زندگیت را برای انچه که دیگر اتفاق افتاده و تمام گشته به گریه و زاری نگذرانی.
به خودت فکر کن و بدنبال اینده ئی بهتر باش.
من اخرین بوسه هایم را نثار تو و فرزندانمان ، سوفی ، ایریت و شائول میکنم ، همچنین به بستگانم بویژه به مادرم، خواهرم اودت و خانواده اش ، موریس و خانواده ، عزرا و خانواده ، سارا و خانواده اش ، صیون و خانواده ، الفرد ( افرائیم ) و خانواده و در پایان به بئرو ( ابراهام ).
احترامات زیاد مرا به خانواده و بستگان خودت هم برسان.
فراموش نکن که برای روح پدرم و من امرزش بطلبی و دعا کنی.
اخرین بوسه ها و دعاهایم را همگیتان بپذیرید.
الی کهن ۱۵ می ۱۹۶۵
در حال حاضر : خانواده الی کهن از پرزیدنت دکتر بشار اسد * تظلم خواهی http://www.petitiononline.com/EliCohen/ * میکنند تا باقیمانده جسد او را به انان باز گرداند. اکنون دیگر ۴۳ سال است که خوانواده الی کهن قادر نبوده اند که بر سر ارامگاه موقت او در سوریه حضور یابند و یا برای روح مقدس او « قدیش » که دعائی برای یهودیان در زمان سوگواریست نثار کنند.
SIGN THE PETITION : به سایت زیر مراجعه کنید و با امضای « تقاضا نامه » از مسؤلان سوری ، بویژه بشار اسد بخواهید که باقیمانده از جسد * الی کهن * را به اغوش خانواده اش باز گردانند تا او بتواند در کنار اولیائش به خاک سپرده شود و همسر و فرزندانش برای اخرین بار از او خداحافظی کنند.
Release Eli Cohen's body to his family for proper burial
http://www.petitiononline.com/EliCohen