داوید
تنه نزن
حسن روحانی
سی سال است که مردم با حکومت در ایران میجنگند ، عده ئی خواسته اند که انرا اصلاح کنند ، عده دیگری در پی ان بوده اند که انرا تغییر دهند و عده ئی هم خواسته اند که اصولأ بساط اینچنین دولتهای بی ارزش و نامتعارف را برچینند و بجای ان دولتی را بروی کار اورند که تا اندازه ئی هم بجای سواستفاده از خدا برای حفظ منافع رهبری و خود ، کمی هم از او بنفع ملت استفاده کند !. اما سرانجام ملت دریافت که اینهمه تلاشهای مسالمت امیز و یا غیر مسالمت امیز با دولت همه باد هوا بوده و منبع دستوراتی که به ضرر کشور و مردم صادر میگردند و بدست دولت به مرحله اجرا در میایند را باید در سوراخی دیگر جستجو کنند !. بیشرمانه هم هر کس که بعد از دیگری بر سر کار امده و از همان منبع نیز دستورات را دریافت داشته ، هرگز به رأی دهندگان خود این حقیقت را برملا نساخته که اگر او به ریاست جمهوری مملکت انتخاب شود ، نوکری خواهد شد مانند نوکرهای قبلی که « حضرت ایت الله خامنه ئي » را پیشخدمتی کردند و برای او دو دستی چای قند پهلو اوردند و هر انچه را که او دستور داده به مورد اجرا گذاردند!.
امروز سه شنبه در خبرها با تیتر درشت امده بود که « حسن روحانی انتقاد های کم سابقه ای از رئیس جمهور ایران کرده است ». او که دبیر پیشین شورای عالی امنیت ملی ایران و عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام است در جمع اعضای حزب اعتدال و توسعه به سه "فرصت طلایی" اشاره کرد که توسط دولت احمدینژاد ضایع شده که میتوانسته از طریق انان پشت امریکای جهانخوار را بر خاک بمالد و انان را افزایش بی سابقه قیمت نفت، ابلاغ سیاست های اصل ۴۴ برای خصوصی سازی و درگیر شدن ایالات متحده آمریکا در افغانستان و عراق و لبنان خوانده است.
ایشان که در « ضمن » نماینده آیت الله خامنه ای، رهبر ایران در شورای عالی امنیت ملی نیز هست، گفت: "در این سه سال فرصتهایی برای نظام ایجاد شد که تقریبا بیسابقه و یا کم سابقه بوده چنان که در سه سال گذشت قیمت نفت به مرزی رسید که شاید برخی حتی تصور آن را نیز نمی کردند، آیا این فرصت برای ما استثنایی نبود؟ درآمد عظیم نفت برای ایران استثنایی نبود؟ این درآمد به چه مصرفی رسید و به کجا رفت؟" که البته خودش هم خوب میداند که بدستور چه کسی و از طریق کسی که احتمالأ او جانشین وی خواهد شد ، به چگونه مصارفی هم رسیده است !!. وی با ذکر قیمت نفت در سال های گذشته، گفت: " پیش از این دولتها آرزو داشتند که نفت ایران به ۲۰ دلار برسد، در اواخر عمر دولت صدام که نفت در مقطع کوتاهی به ۲۵ دلار رسیده بود، دولتمردان می گفتند که اگر همین قیمت ثابت بماند همه اهداف تحقق پیدا میکند." اما او اینرا یاد اور نمیشود که « دولتمردانی » را که از انان نام میبرد چه کسانی هستند ، الا همین دار و دسته ئی است که او خود نیز یکی از انان است و سی سال است که با کمک چوب و چماق ملت را مانند گله گوسفندان اداره میکنند و اگر کمی هم صدای بع بعشان بلند تر شد ، انان را به سلاخ خانه هائي مانند اوین میفرستند تا سلاخیشان کنند و گوشت انان را در ویترینهای ازین یافته به بقایای گوشت و استخوان قربانیان دیگر گوسفندان به چنگک بیاویزند و برای عبرت سایرین در معرض دید قرار دهند ؟!. او انگاری ، شق القمر کرده که پرده از خیانتهای دولت فعلی بر میدارد و نه انگار که نه انگار تمام این معایبی را که برای انان میشمارد میکرب طاعونیست که در جان همه انان قرار دارد و اینچنین ادامه میدهد : « ظاهرا عدهای مکلفند هر ماه به سراغ حساب ذخیره ارزی بروند و هرچه در آن است را جارو کنند. اینان مسئول جارو زدن حساب ذخیره ارزی شدهاند . ایا در سه سال گذشته چه اقدام مثبتی برای استفاده از درآمد سرشار نفت در کشور انجام شده است؟ در این مدت به جز خرید پرتقال، سیب و انگور و موز از خارج و واردات آن به داخل چه پروژه بزرگ و چه کار سرنوشتسازی انجام شده ؟! ».
اقای روحانی بی انکه یاد اور سخنان رهبر انقلاب ، ایت الله خمینی باشد که همه ی درس خوانده ها و متخصصان و کارشناسان را غیر لازم برای مملکت اسلامی میدانست و به انان القاب حیوانات را عطا میکرد و در سی سال گذشته هم دولتهای جمهوری اسلامی با همین روش اسلامی مملکت را اداره کرده اند ، میگوید : سخنان و شعارهای محاسبه نشده و بدون مطالعه و دقت برای ملت و کشور هزینه فراوانی داشته و در این سه سال فاتحه کار کارشناسی خوانده شده و ظاهراً دیگر نیازی به کارشناس وجود ندارد.
حسن روحانی در مورد ابلاغ سیاست های اصل ۴۴ قانون اساسی که درباره خصوصی سازی است نیز چنین بیان کرد « اقتصاد دولتی را به اقتصاد شبه دولتی تبدیل کردیم در حالی که قرار بود به مردم واگذار شود. آیا تبدیل اقتصاد به اقتصاد شبه دولتی و تبدیل دوباره آن به اقتصاد دولتی دور باطل نیست؟! آیا دولت در مدت مسئولیت خود از فرصت طلایی اصل ۴۴ استفاده کرده است؟!. » .او همچنین گفت از ابتدای انقلاب که اواخر دوران ریاست جمهوری کارتر بود تا ریگان، بوش پدر، کلینتون و بوش پسر، هیچگاه آمریکا تا این حد گرفتار نبوده است.
" ما میتوانستیم از فرصت طلایی ضعف دشمن در صحنه بینالمللی و منطقه استفاده کنیم؛ اما چه استفادهای شد؟ وبا اشاره به سفر احمدینژاد به امارات که در زیر ان تابلو کذائي نشسته بود که بر بالای سرش قرار داشت ، گفت : به جای تثبیت منافع ملی و تحکیم امنیت ملی به جلسهای رفتیم با تابلوی 'خلیج دول عربیة
' و سپس مثل همیشه قطعنامه علیه جزایر سهگانه ایرانی دریافت کردیم .
اما این دغل بازیهای مهره های حکومتی انچنان ازادانه و ناشیانه انجام میگیرند که عین خیالشان هم نیست که در مقابل انتقادهای انان از دولت ، بتازگی بود که رئیس کل قوای جمهوری اسلامی ، ایت الله خامنه ئي که بعنوان جانبداری از دولت اما در حقیقت جانبداری از اوامر خودش که به دولت القا و انها نیز انان را انجام داده بودند ، طی سخنانی منتقدان دولت را مخاطب قرار داده و آنها را تخریب کننده دولت توصیف کرده و انکار امتیازات و نقاط مثبت، برجسته کردن ضعفها و بدگویی مستمر، را تخریب دانسته بود و نه انتقاد !. هدف خامنه ئی از این پشتیبانی ناگهانی ان بود که اول به تأیید انچه او میخواهد که بشود باید از جانب دولت مورد احترام و اجرا قرار گیرد و هم کنایه ئی بود به امثال روحانی که احتمالأ خود را کاندیدای ریاست جمهوری میکنند ، مانند هاشمی و خاتمی و بقیه ، که « این همان کاسه و اشیست » که شما هم باید از ان بخورید و رسیدش را هم تحویل خود من بدهید و گر نه ایندفعه هم مانند ان دفعه از زیر عبایم یک « احمدینژاد دیگر » ظاهر خواهم کرد تا مملگت را به انگونه که من میخواهم ، بچرخاند !!
و مطلب دوم انکه
هفته گذشته نیز لاشخور دیگری بنام « مورالس » بمنظور تیغ زدنهای دوباره از طریق احمدینژاد به خزانه مملکت ، به ایران امد و مورد استقبال رئیس جمهور قرار گرفت . در یکی از دیدارهای تبلیغاتی که با شرکت او و به نفع جمهوری اسلامی انجام شد ، ضيافت افطاري رئيس جمهور در جمع ايتام بود که با حضور « مورالس » برگزار گردید . در ادامه شما را به دیدن تصاویری از ان محفل انس دعوت میکنم که هنوز به پایان نرسیده اما مهمان ، همین که وظیفه اش را انجام داد با احترام پا به فرار گذاشت تا از کیف عرق و شرابش عقب نیفتد ، و در ضمن توضیحاتی را هم به انان اضافه کرده ام که لبخندی هم بر لبهای تشنه تان بنشاند .
احمدینژاد به خبرنگاران - بیخودی سؤال نکنین ، پیش پیش پولشو گرفته و قول داده که در مقابل سؤالهای شما لالمونی بگیره و هیچ جوابی هم نده.
اقای رئیس جمهور قاشقت را داخل کاسه منهم بزن ، برکت میاره ! همانطور که برای مورالس اورد!!.
مترجم به مورالس : برای یه صلوات که ختم کنی چقدر میخای ؟.
مورالس : صد ملیون دلار دیگه !.
احمدینژاد : زکی ، اینم راستی راستی ما رو چیز حساب کرده ها.
خدامیدونه مورالس برای همین دوزانو نشستن چند صد هزار لار دیگه احمدینژاد رو تیغ زده .خدا را شکر که بلد نیست چهار زانو بنشینه !.
خبرنگار - اقای رئیس جمهور این مورالس کجا رفت مگه نگفته بودین قراره با ما نماز بخونه ؟!.
احمدی نژاد در حالیکه میخواهد سؤال رو ماستمالی کند در جواب با خنده ئی معنی دار خطاب به خبرنگار میگوید : قربان شما صرف شد ، نوش جونتون ، شما بفرمائین دهن پر کنین تا بعد!.
پایان / داوید.
No comments:
Post a Comment