تهیـــــه ، تنطیـــــم ، تصحیــــح مطـــالب
پیشگفتـــار و انتخاب عکس و فیلــــــــــم
ششم ماه جون ۲۰۰۸
داویــــــــــــــــــد فـــاخری
تنـــــــــــــــــــــه نــــــــــزن
1981: Israel bombs Baghdad nuclear reactor.
Menachem Begin the 1981 prime minister of Israel.
The Israelis have bombed a French-built nuclear plant near Iraq's capital, Baghdad, saying they believed it was designed to make nuclear weapons to destroy Israel.
It is the world's first air strike against a nuclear plant.
An undisclosed number of F-15 interceptors and F-16 fighter bombers destroyed the Osirak reactor 18 miles south of Baghdad, on the orders of Prime Minister Menachem Begin.
The army command said all the Israeli planes returned safely.
The 70-megawatt uranium-powered reactor was near completion but had not been stocked with nuclear fuel so there was no danger of a leak, according to sources in the French atomic industry.
Mortal danger
The Israeli Government explained its reasons for the attack in a statement saying: "The atomic bombs which that reactor was capable of producing whether from enriched uranium or from plutonium, would be of the Hiroshima size. Thus a mortal danger to the people of Israel progressively arose."
It acted now because it believed the reactor would be completed shortly - either at the beginning of July or the beginning of September 1981.
The Israelis criticised the French and Italians for supplying Iraq with nuclear materials and plegded to defend their territory at all costs.
The statement said: "We again call upon them to desist from this horrifying, inhuman deed. Under no circumstances will we allow an enemy to develop weapons of mass destruction against our people."
Saddam Hosein 1981 Iraq's President.
The attack took place on a Sunday, they said, to prevent harming the French workers at the site who would have taken the day off.
There have been no reported casualties.
The Osirak reactor is part of a complex that includes a second, smaller reactor - also French-built - and a Soviet-made test reactor already in use.
Iraq denies the reactor was destined to produce nuclear weapons.
Factfile: How Osirak was bombed
As part of a series marking 25 years since Israel bombed Iraq's Osirak nuclear reactor, the BBC News website recounts how the operation was carried out:
At 1255 GMT on Sunday 7 June 1981, eight Israeli F-16 fighter-bombers take off along with two F-15 interceptors from Etzion air force base in Egypt's Sinai Desert (occupied at the time by Israel).
A number of other F-15s head elsewhere in Iraq as back-up.
The 10 planes fly about 1,000km (600 miles) through Jordanian and Saudi airspace unchallenged, hugging the desert at a height of 120m (394ft)
External fuel tanks are jettisoned over the Saudi desert.
The bombing run
Entering Iraqi airspace, the planes descend to 30m to avoid radar detection.
1. At 1735, the bombers are about 20km east of the Tammuz 1 nuclear reactor - better known as Osirak - just south of Baghdad. The reactor has still to load its first nuclear fuel.
2. The F-16 pilots ignite their afterburners and climb to a height of 2,130m for the attack run.
3. They dive towards the reactor dome at a speed of 1,100 km/h.
F16 FIGHTER-BOMBER
F-16: military factfile
4. At a height of 1,067m, they release pairs of 1,000kg bombs at 5-second intervals. All 16, each fitted with a time-delay fuse, hit Osirak though two fail to explode.
5. As Iraqi anti-aircraft fire goes up, the planes climb to an altitude of 12,190m for the trip home.
Fears of Iraqi interceptors appearing on the Israeli planes' tails prove unfounded.
By dusk, all 10 planes are back at base unscathed.
F15 INTERCEPTOR
F-15: military factfile
They have an average of just 450kg (1,000 pounds) of fuel left - enough for about 270km in the air.
At Osirak, a French-designed reactor, the death toll is 10 Iraqi soldiers and a French civilian researcher.
The reactor lies in ruins, having never entered operation.
On 19 June, the United Nations Security Council condemns the attack in a resolution.
Israel ignores the condemnation, insisting it was acting to pre-empt a nuclear threat.
Iraq pursues a clandestine nuclear weapons programme, uncovered by United Nations inspectors after the 1991 Gulf War.
پیشگفتار
داستان حیرت اورترین نبرد تاریخ
اولین دسته سربازان اسرائيلی که در جنگ ۶ روزه بعد از
فتح شرق اورشلیم به پای دیوار ندبه رسیدند ( عکس ) .
در سال ۱۹۶۷ میلادی جنگی بین اسرائیل از یک سو و کشورهای مصر و سوریه و اردن بطور مستقیم از سوی دیگر و با کشورهای دیگر عرب که عمده ترین انان عراق ، کویت ، عربستان سعودی ، سودان و الجزیره بودند نیز که با کمکهای خود بصورت نطامی ( ارسال سرباز و تجهیزات از جانب عراق و عربستان سعودی ) و یا بصورت کمکهای لوژستیکی ( ارسال اخرین تجهیزات نظامی و داروئی و پولی توسط بقیه انان ) از سوئی دیگر که توان چندین برابرانه طرفهای در گیر با اسرائیل را بشدت محکمتر و کارسازتر مینمودند ، در گرفت .
این جنگ از اولین دقیقه شروع تا پایان ان تنها ۱۳۲ ساعت و ۳۰ دقیقه (کمتر از ۶ روز ) بطول انجامید !. اما زمان جنگ در در ۲ جبهه از ۳ جبهه کوتاه تر بود اما تنها جنگ در جبهه سوریه بود که در تمام ان ۶ روز ادامه یافت !.
کارشناسان دو دلیل عمده در توضیح شکست خجالت اور اعراب از اسرائیل را در این جنگ ذکر کرده اند ،
۱ ـ سرزمینهای از دست داده شده برای خودشان دارای چندین المنت حیاتیند از جمله سرنوشت ساکنین ان مناطق ( همانطور که در مورد سینا در مصر و بلندیهای گولان در سوریه ) و یا مناطق اشغالی ( نوار غزه برای مصر و ساحل غربی برای اردن ).
۲ ـ پایتختهای انان در معرض تصرف قوای اسرائیلی قرار داشتند ( نیروهای اسرائیلی کمتر از ۱۰۰ کیلومتر با قاهره و ۵۰ کیلومتر با عمان و دمشق فاصله داشتند ! ).
یکی از نتایج این جنگ ان بود که اسرائیل را در فتح و تصرف زمینهائی قرار داد که از تمام جنگهای دیگر او با دشمنانش بسیار گسترده تر بود ، سینا و نوار غزه از مصر ، بخش شرقی اورشلیم و ساحل غربی از اردن و بلندیهای گولان از سوریه .
چگونه این جنگ نابرابر شش روزه ، The Six Day War
حرب الأيام الستة מלחמת ששת הימים شروع شد و با ان نتیجه حیرت انگیز ، پایان یافت!!.
ماه می ۱۹۶۷ ـ نیروهای اسرائیل و اعراب در خطوط مرزهای خود به حال اماده باش درامدند.
۵ جون ـ اسرائیل در یک حمله غافلگیر کننده و هم زمان به فرودگاههای نظامی مصر و سوریه و اردن کلیه هواپیماهای جنگی انان را نابود میکند و از اینطریق برتری هوائی خود را در مقابل دشمن حفظ مینماید .
۷ جون ـ منطقه استراتژیکی شرم الشیخ به تصرف نیروهای اسرائيلی در میاید .
۸ جون ـ نیروهای اسرائیلی تمام سینا را به تصرف خود در میاورند و عصر همان روز اسرائیل و مصر در بین خود اتش بس اعلام میدارند .
۱۰جون ـ سوریه بعد از مشاهده فتح بلندیهای گولان ، تسلیم اسرائیل میگردد .
بعد از ان به تلافی شکست در جنگ شش روزه کشورهای عربی مشترکأ در اکتبر ۱۹۷۳ به اسرائیل حمله میکنند که در اغاز به مدت ۳ روز نیروهای اسرائیلی بر اثر غافلگیر شدن در نیمه روز یوم کیپور ( روزه بزرگ ) توسط حمله کنندگان ، تنها به دفاع میپردازند اما به تدریج حالت تهاجمی بخود گرفته و در چند روز اینده تمام کشورهای در گیر را با شکستهای مفتحضانه تر از جنگ ۶ روزه به عقب نشینی واداشته و علاوه بر سرزمینهائی که در جنگ ۶ روزه به تصرف انان در امده بود زمینهای تازه ئی نیز این بار از جانب دشمنان به انان دو دستی تقدیم میگردد !.
۲۶ مارچ ۱۹۷۹ ـ قرار داد صلح کمپ دیوید در کاخ سفید توسط شاد روانان انور سادات و منخم بگین و جیمی کارتر سران کشورهای مصر و اسرائيل و امریکا امضا گردید .
در خاتمه تذکر بدهم که برای این مجموعه بجز پیشگفتاری که در این مورد نوشته ام مقاله ئی نیز از روزنامه ایران اورده ام و در دنباله ان مقاله ئی نیز از سایت ایرانی / هوانورد که در باره حمله جنگنده های اسرائیلی به عراق و انهدام تاسیسات اتمی ان ، اوسیراک تهیه شده را به عاریه گرفته ام . اینکه بر ایرانی بودن این رسانه ها اصرار میورزم بخاطرانستکه نشان دهم حتی دشمنان ان کشور نیز در عین عدم محبت به ان اما نمیتوانند تحسین خود از معجزاتی که انان افریده اند را نیز پنهان دارند !. دو فیلم نیز ضمیمه هردو مقالات کرده ام که واقعیهای ثبت شده در ان موارد را بطور مستند نمایش میدهند !.
داوید
برگرفته از روزنامه
چاپ ایران .
جنگ ۶ روزه اعراب و اسرائیل .
از جمله جنگهاى بسيار معروف دنيا، جنگ ۶ روزه است. اگرچه مبتکر نبردهاى برق آسا ارتش آلمان در جنگ دوم جهانى بود و آلمانها توانسته بودند ظرف كمتر از يك ماه لهستان را با اين شيوه از پاى درآورند و اين روش را در قبال ارتشهاى قدرتمند فرانسه، هلند، بلژيك، نروژ، يونان... ادامه دهند اما اينكه بتوان همزمان ۴ كشور را مورد حمله قرارداد و در كمتر از يك هفته آنها را وادار به قبول صلح كرد اتفاقى بود كه در تاريخ جنگهاى مهم تنها يكبار رخ داد.
زمينه جنگ ۶ روزه
پيروزى بزرگ سياسى ناصر پس ازعقب نشينى بى قيد و شرط فرانسه، انگليس و اسرائيل در ۱۹۵۶سبب شد تا اسرائيل به دنبال «زمان» مناسب براى تلافى باشد و فرانسوى ها نيز با تقويت ارتش اين كشور بويژه نيروى هوايى آن مى خواستند تا ضربه ناصر را تلافى كنند.
اما از آن طرف مصر، سوريه و اردن در طول سالهاى ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۶ ميلادى بطور دائم در حال تقويت توان نظامى خود بويژه نيروى هوايى بودند چرا كه براى آنها شكى باقى نمانده بود كه اسرائيل به مرزهاى ۱۹۴۸ قناعت نمى كند.
در ۱۹۶۶ در جبهه اعراب اردن و مصر طرفدار جنگ نبودند اما سوريه و فلسطينيان قصد جنگ را داشتند از آن طرف در اسرائيل نيز جبهه ژنرالها نظير اسحاق رابين، موشه دايان و بن گوريون ( ؟؟؟ ـ داوید ) طرفدار آغاز جنگ « قبل از آنكه اعراب دست به حمله بزنند» بودند حال آنكه لوى اشكول نخست وزير اسرائيل با استناد به برترى هوايى و زمينى اعراب خواستار مشى اعتدال بود.
مرگ ۳ اسرائيلى در ۱۳ نوامبر ۱۹۶۶ و به دنبال آن حمله اسرائيليها به يك روستا و كشتن ۱۸ عرب اوضاع را به شدت تيره كرد، اما به دليل بى علاقگى ناصر و نخست وزير اسرائيل باز هم درگيرى رخ نداد تا آنكه در يك نبرد هوايى در ۶ آوريل ۱۹۶۷ هواپيماهاى اسرائيلى بدون آنكه تلفاتى بدهند ۶ ميگ سورى را ساقط كردند. روزنامه هاى اردن و سوريه ناصر را به باد حمله گرفتند كه از اسرائيل مى ترسد و قادر به اتخاذ تصميم نيست اما ناصر به خوبى مى دانست كه نبايد در شرايطى كه اسرائيل دست بالا را در جنگهاى هوايى دارد وارد عمل شد. از آن طرف ژنرالهاى اسرائيلى مرتباً سوريه را تهديد مى كردند و اين اصلاً خوشايند اعراب نبود.
جرقه در انبار آتش
کارتونی از الجندی العربی ( سرباز عرب ) که یعنی قرار بوده بعد از تسخیر تل
اویو سر یهودیان را بریده و جمجمه های انان را در یک جا جمع کند ( سوریه ).
سرانجام فشارهاى نظامى اسرائيل به سوريه و فشار روزنامه هاى عرب به جمال عبدالناصر او را مجبور به واكنش نظامى محدودى كرد غافل از آنكه اين اقدام همان چيزى است كه اسرائيليها مى خواهند. « صهيونيستها » از همان ابتدا از بابت اردن و سوريه نگرانى نداشتند چرا كه اين دو كشور نه جمعيت و نه وسعت و نه قدرت نظامى قابل ملاحظه اى بودند ، هراس اسرائيل ارتش بزرگ مصر بود كه دو برابر اسرائيل هواپيما و معادل آن تانك و سرباز داشت.
عبدالناصر در آخرين حركت خود كه بيشتر با هدف ترساندن اسرائيل بود تا آغاز جنگ از نيروهاى سازمان ملل خواست تا از صحراى سينا عقب بروند تا چند واحد نظامى مصرى را به صحرا بفرستد.
روز اول جنگ
برخلاف آنچه همه مى پندارند جنگ ژوئن، جنگى ۶ روزه نبود بلكه جنگى ۱۲ ساعته بود. ژنرال موشه دايان وزير دفاع اسرائيل پس از آنكه فرماندهى عمليات را برعهده گرفت مشاهده كرد كه بر روى كاغذ احتمال پيروزى او بر اعراب چيزى در «حد صفر» است مگر آنكه ابتكار عمل را ظرف «نصف روز» از طرف مقابل بگيرد.
در اين زمان در برابر ۱۰۰۰ تانك و ۳۵۰ هواپيماى اسرائيلى اعراب از ۲ هزار تانك، ۸۰۰ هواپيما و شبكه هاى پرقدرت پدافند سام ۲ برخوردار بودند. (در ويتنام پدافند سام مبدل به كابوسى بى پايان براى نيروى هوايى آمريكا شده بود).
هواپيماهاى دايان را در اين زمان جتهاى ميراژ ۳ و ميستر فرانسوى تشكيل مى داد. وى براى آنكه بتواند نيروهاى هوايى اعراب را در اردن، مصر، سوريه و حتى عراق از كار بيندازد فرصت زيادى نداشت. بنابراين تصميم گرفت تا مى تواند هواپيماهاى اعراب را بر روى زمين نابود كند و با تخريب باند فرودگاهها مانع برخاستن باقيمانده آنها عليه اسرائيل شود.
در ساعت ۸/۴۵ دقيقه صبح پنجم ژوئن دايان در حركتى كم نظير ۳۴۶ هواپيماى اسرائيلى را به صورت همزمان از فرودگاههاى اسرائيلى به پرواز درآورد. (تنها ۴ ميراژ ۳ براى دفاع از تل آويو باقى ماندند) . هواپيماهاى مذكور با قطع كليه ارتباطات رادارى و راديويى خودسعى كردند در اختفاى كامل عمل كرده و با كج كردن راه خود (براى گمراه كردن رادارها) از مديترانه چرخ زده و مستقيم از شمال مصر وارد خاك اين كشورشدند. در اين مرحله آنها ارتفاع خود را به كمتر از ۲۰ تا ۳۰ مترى زمين رساندند چرا كه در اين سطح ديگر از موشكهاى مهيب سام كارى ساخته نبود و رادارها نيز آنها را نمى گرفتند.
عبدالناصر در حال فرستادن پیام رادیوئي به ملت شکست خورده و درمانده مصر . ( عکس )
هواپيماهاى تحت فرمان دايان ( ژنرال مردخای هود و نه دایان ـ داوید ) با ورود به دره نيل در ابتداى اين رود عظيم فرودگاههاى مهم مصرى را به شدت بمباران كرده و صدها هواپيماى پارك شده بر روى باند را از بين بردند. بسيارى از ميگهاى ۲۱ ، ۱۹ وتوپولوفهاى ۱۶ و ايليوشين قبل از آنكه خلبانان مصرى بتوانند بر كابين پرواز مستقر شوند بر روى زمين از بين رفتند».
موج حملات اسرائيل حتى به فرودگاه جنوبى اين كشور در «اقصر» نيز رسيد مدافعان اين فرودگاه كه در ۶۰۰ كيلومترى جنوب سوئز قراردارد اصلاً گمان نمى بردند مورد حمله قرار گيرند (۱۵ سال بعد نيروى هوايى ايران درحمله به پايگاه اچ۳ در غرب عراق دشمن را كاملاً غافلگير كرد و بسيارى به خطا فكر مى كردند كه نقشه مذكور طراحى فرماندهان غيرايرانى است)
دايان ( جتهای کنگی اسرائیل ـ داوید ) در ظرف چند ساعت۳۰۰ هواپيماى مصرى، ۱۹ پايگاه ضد هوايى و دهها فرودگاه مصرى را نابود كرد و سپس امواج هواپيماهاى اسرائيلى با خيال راحت به سراغ ساير فرودگاههاى منطقه رفتند.
فیلم مربوط به گزارش جامع و مستندی از جنگ ۶ روزه اعراب و اسرایل میباشد
ظرف ۹۰ دقيقه مصر ديگر نيروى هوايى نداشت (ناصر براى ايجاد اين نيرو ۱۰ سال زحمت كشيده بود)
در اردن و سوريه نيز ظرف ۶ ساعت فرودگاهى سالم باقى نماند و حتى اسرائيليها فرودگاه هاى متروك را محض احتياط نابود كردند. فرمانده نيروى هوايى اسرائيل در صبح روز پنجم ژوئن پيامى بدين شرح به ستاد ارتش « صهيونيستها » مخابره كرد: «عمليات با موفقيت انجام شد. دستور مراجعت به هواپيماها را دادم.» وى در برابر ازدست دادن ۱۶ هواپيما، ۳۴۰ هواپيما را ازبين برده و به صدها هواپيماى عرب صدمه زده بود.
اكنون نوبت ژنرال اسحاق رابين بود تا با فرمان او نيروى زمينى به حركت در آيند. اگرچه مصريها انتظار حمله نيروى زمينى اسرائيل را داشتند اما گمان نمى كردند اين حمله از شمال صحراى سينا انجام شود. ژنرال تال اسرائيلى در ششم ژوئن حمله را با لشكرهاى زرهى خود آغازكرد و دركمتر از ۲۴ ساعت قواى مصرى مجبور به عقب نشينى شدند چرا كه پشتيبانى هوايى اسرائيليها از نيروهاى زمينى در دشت باز منطقه راهى را جز عقب نشينى براى مدافعان مصرى نمى گذاشت.
شرم الشيخ نيز بدون دفاع قابل ملاحظه اى سقوط كرد و در ۸ ژوئن كل شبه جزيره سينا به اشغال صهيونيستها درآمد. از آن طرف قواى اسرائيل به سرعت ارتفاعات جولان را تصرف كرده و نيروهاى سورى را تحت فشار شديد گذاشتند. سوريها ابتدا سعى كردند جلوى پيشروى اسرائيل را بگيرند اما مقاومت آنها بى نتيجه بود و آنها با واگذارى شهر قنيطره در ۹ ژوئن عملاً دمشق را كه در ۱۰۰ كيلومترى منطقه جنگى واقع بود بدون حفاظ گذاشتند.
جبهه اردن
تصرف ساحل غربی رود اردن توسط نیروهای اسرائیلی ( عکس ).
اسرائيل در جبهه اردن نيز با درهم كوبيدن مقاومت ناچيز آنها، ساحل غربى رود اردن و بيت المقدس را تصرف كرد. اسرائيل همزمان شهر بى دفاع امان (پايتخت اردن) را بمباران نمود.
پايان مقاومت اعراب
در عريش ( العریش ـ داوید ) و نوار غزه نيز اسرائيليها با نيروهاى ارتش آزاديبخش فلسطين درگير شده و با كمك تانك و آتشبارى سنگين در جنگ شهرى عليه مبارزان فلسطينى پيروز شدند. مصريها كه هنوز به صورت متفرق در صحراى سينا و نوار شمالى آن مقاومت مى كردند در آخرين تلاش خود با تدارك يك ضدحمله شهر العريش را براى مدتى ازدست اسرائيليها خارج كردند. اما ورود تانكها و هواپيماهاى كمكى، واحدهاى پراكنده مصرى را به عقب راند.
با گذشت ۵ روز از جنگ، اسرائيل نيروهاى اردنى را در جبهه مركزى به كلى منهدم كرده و نيروهاى مصرى را متفرق و صحراى سينا را اشغال كرده و در ۲۰ كيلومترى كانال سوئز درانتظار دستور براى عبور از كانال بود. اما بدترين وضعيت را سوريه داشت. واحدهاى زرهى اسرائيلى درجاده دمشق مستقيم به سمت پايتخت سوريه مى رفتند و اگر فشار شوروى براى توقف جنگ نبود سقوط دمشق دور از دسترس نبود.
اكنون زمان قبول آتش بس ازسوى اعراب فرارسيده بود. تسليم اعراب و قبول نظرات سازمان ملل سبب شد تا در نوامبر ۱۹۶۷ شوراى امنيت از اسرائيل بخواهد سرزمينهاى اشغالى در جنگ اخير را به اعراب بازگرداند و درمقابل استقلال و تماميت ارضى تمام كشورهاى منطقه پذيرفته شود (اين امر متضمن به رسميت شناختن اسرائيل نيز بود.)
نتيجه نبرد
مشه دایان ، ایتسخاک رابین و اوزی نارکیس ژنرالهای فاتح جنگ ۶ روزه در حال عبور از دروازه شیران
در شرق اورشلیم کمی بعد از تصرف انجا توسط گتر بازان تحت فرماندهی زنرال موتا گور . ( عکس )
جنگ ۶ روزه چند اثر فورى داشت. ابتدا استعفاى جمال عبدالناصر بود كه خود را مقصر اصلى شكست ارتش مصر مى دانست اگرچه اين استعفا توسط ميليونها تظاهركننده مصرى و عرب ساير كشورها پذيرفته نشد. اثر دوم اين مسأله توجه جهان به سرعت عمل واحدهاى اسرائيلى در هماهنگى بين نيروى هوايى و نيروهاى موتوريزه و زرهى بود. اين جنگ مفهوم جنگ برق آسا را جانى دوباره بخشيد. نكته سوم تصرف تمام مناطق استراتژيك غرب خاورميانه توسط اسرائيل بود. ارتفاعات جولان، قنيطره، غرب رود اردن، بيت المقدس، صحراى سينا، تسلط بر خليج عقبه و كانال سوئز و غزه همه نتيجه جنگ ۶ روزه بود.
روحيه اعراب از اين شكست بشدت صدمه خورد و از اين زمان به بعد بود كه شوروى با قدرت بيشترى پاى به صحنه شطرنج خاورميانه گذاشت چرا كه سوريه، عراق، مصر، عربستان، يمن و ( الجزیره ، سودان ـ داوید ) حتى كويت طى سالهاى ۶۷ تا ۷۳ تنها به يك نكته مى انديشيدند و آن آزادى بيت المقدس و خروج اسرائيل از سرزمينهاى اشغالى بود. زمان نشان داد كه اسرائيل علاقه اى به رعايت مصوبات شوراى امنيت سازمان ملل ندارد و همين امر موجب و زمينه بروز جنگ چهارم اعراب و اسرائيل را در ۱۹۷۳ فراهم آورد
منبع / روزنامه ایران
مقاله دوم
حمله به اوسيراک يا عمليـــــــات بابل .
چگونه تاسیسات اتـــــــمی عراق توسط
نیروی هوائی اسرائیل نابود گردید ؟!.
برگرفته از سایت هوانورد / ایران
راکتور اتمی «اوسیراک» عراق در هفتم ژوئن۱۹۸۱، با شرکت اسکادرانی متشکل از چهارده هواپیمای نیروی هوایی اسرائیل و طی عملیاتی که به «عملیات بابل» مشهور شد کاملا از بین رفت. عراق که از سپتامبر ۱۹۸۰ با ایران وارد جنگ شده بود در شرایطی نبود که بتواند حمله اسرائیل را تلافی کند.
عملیات بابل که اسرائیلی ها آن را با موفقیت خیره کننده ای به پایان بردند محصول سلسله مسائلی بود که از سال ۱۹۷۴ آغاز شده بود. در این سال عراق و فرانسه قراردادی را امضا کردند که بر اساس آن فرانسه یک راکتور اتمی را تا هفت سال دیگر در بغداد برای عراقی ها می ساخت. تصمیم دولت فرانسه برای فروش راکتور اتمی به عراق دولتمردان اسرائیلی را به شدت آشفته ساخت. جنگ تبلیغاتی شدیدی که متعاقب این تصمیم دولت فرانسه از سوی اسرائیلی ها براه افتاد ثمری در بر نداشت و فرانسه مصمم بود تا نیروگاه اتمی اوسیراک را برای عراق بسازد. ژیسکاردستن رئیس جمهور وقت فرانسه به جهانیان اطمینان می داد که رآکتور تمی عراق قابلیت تولید پلوتونیوم مورد نیاز برای ساخت بمب اتمی را ندارد، اما اسرائیلی ها عقیده داشتند که عراقی ها در پوشش شرکتهای جعلی تکنولوژی ساخت بمب اتمی را از بازار سیاه اروپا بدست می آورند
جت جنگی F16I در خدمت نیروی هوائی اسرائیل .
اسرائیلی ها که به صدام حسین اعتماد نداشتند و تصور می کردند که در صورت دستیابی عراق به بمب اتمی
اولین این بمبها در اسرائیل فرود خواهد آمد به مبارزه ی همه جانبه ای برای جلوگیری از تولید بمب اتمی توسط عراق دست زدند. در ششم آوریل ۱۹۷۹ ، هستۀ رآکتور که در یکی از تاسیسات فرانسوی در نزدیکی بندر تولون قرار داشت منفجر شد. یک گروه طرفدار محیط زیست مجهول الهویه که تا آن هنگام کسی اسمش را نشنیده بود مسئولیت حمله را به عهده گرفت، اما همگان موساد را عامل این حمله دانستند. در شب سیزدهم ژوئن۱۹۸۰، دکتر یحیی المشاد، دانشمند مصری در اتاقش در هتل مریدین پاریس بقتل رسید، او مهندس برق بود و هفت سال در کمیسیون انرژی اتمی مصر کار کرده بود و سپس به استخدام عراقیها در آمد. تنها شاهد ماجرای قتل دانشمند مصری نیز چند هفته بعد در یک تصادف اتومبیل کشته شد. باز هم همگان اسرائیل و سازمان اطلاعاتی مخوفش یعنی موساد را عامل این قتل ها دانستند.
چند ماه بعد تاسیسات یک شرکت ایتالیایی که با عراقی ها قرارداد همکاری داشت منفجر شد و در عملیاتی دیگر چندین دانشمند خارجی که برای عراقی ها کار می کردند بسته های پستی منفجرشونده دریافت کردند. اما این حملات که اسرائیلی ها هیچگاه مسئولیت رسمی آن ها را به عهده نگرفتند تنها می توانست کار تکمیل نیروگاه اتمی را به تعویق بیندازد، زمان برای اسرائیلی ها بسرعت می گذشت و ظاهرا عراقیها تصمیم داشتند نیروگاه اتمی شان را در شهریور۱۳۶۰ (سپتامبر۱۹۸۱)، و در سالگرد اولین سال آغاز جنگ با ایران افتتاح کنند.
اسرائیلی ها تصاویری از تاسیسات مجتمع اتمی اوسیراک را که توسط هواپیماهای اس، آر، ۷۱ آمریکایی بدست آمده بود را مورد تجزیه و تحلیل قرار دادند تا امکان یک حملۀ هوایی به قلب این مجتمع را بررسی کنند. بسیاری از روسای سازمان های اطلاعاتی، ژنرال های ارتش و همینطور اعضای کابینه عقیده داشتند حمله به نیروگاه اتمی عراق باعث آغاز جنگی دیگر با اعراب خواهد شد، اما بگین نخست وزیر اسرائیل که ظاهرا از بکار افتادن رآکتور اتمی عراق هراسان بود تصمیم داشت تا قبل از سپتامبر ۱۹۸۱ ، که زمان افتتاح رآکتور اعلام شده بود آن را نابود کند. نیروی هوایی اسرائیل مامور شد تا مقدمات حمله به رآکتور اتمی اوسیراک را آماده کند. قرار شد ۱۴ هواپیما در این حمله شرکت کنند و خلبانان شرکت کننده همگی از بین با تجربه ترین و ماهرترین خلبانان ارتش اسرائیل انتخاب شدند.
دو فروند از جتهای جنگی F15I اسرائیلی از اسکادران « چکش » در حال تمرین
ظاهرا هر ۱۴ خلبان زبان عربی را بطور کامل صحبت می کردند و توسط کارشناسان سازمان های اطلاعاتی اسرائیل آموزش دیده بودند تا بتوانند کنترل های زمینی اردن، عربستان و عراق را فریب دهند و وانمود کنند که هواپیمای آن ها متعلق به یکی از کشورهای عربی است. زمان حمله دهم ماه می ۱۹۸۱ تعیین شد، اما یک اشکال امنیتی سبب به تاخیر افتادن آن شد. در میانۀ یک جلسۀ فوق سری در ستاد کل ارتش اسرائیل در اوایل ماه می، یکی از ژنرال های مخالف حمله اتاق جلسه را ترک کرد تا به یک رهبر سیاسی از حزب لیکود، حزب مخالف دولت تلفن کرده و وی را از حمله آگاه سازد تا بلکه از طریق سیاسی جلوی حمله گرفته شود. بخش امنیتی ستاد کل این مکالمه را ضبط کرد. درز کردن خبر چنان جدی ارزیابی شد که حملۀ هوایی به تاخیر افتاد و تغییراتی در طرح اصلی حمله پدید آمد. دومین تاریخ انتخاب شده برای حمله سی و یکم ماه می بود، اما برگزاری اجلاسی بین بگین و سادات این تاریخ را نیز تغییر داد.
عملیات بابل بالاخره در هفتم ژوئن سال ۱۹۸۱ به اجرا در آمد. هشت فروند هواپیمای اف۱۶به همراه شش هواپیمای اف ۱۵ در ساعت ۳ بعد از ظهر از پایگاه هوایی «اتیزون» به پرواز درآمدند. هواپیماهای اسرائیلی از صحرای خالی از سکنۀ جنوب اردن به سمت صحرای ربع الخالی عربستان پرواز کردند، هواپیماها در ارتفاع پایین پرواز می کردند تا از دید رادار های اردنی پنهان بمانند. خلبانان از نامهای رمز اسماعیل و اشکول برای ارتباط رادیویی استفاده می کردند و بدین ترتیب بدون اینکه شناسایی شوند وارد قلمرو عراق شدند.
فیلم مربوط به حمله جنگنده هواپیماهای اسرائیلی به عراق و نابود کردن تاسیسات اتمی ان « اوسیراک » .
پس از رسیدن به آسمان بغداد هر ۶ هواپیمای اف ۱۵ به ارتفاع بالا صعود کردند تا از اف ۱۶ هایی که قرار بود رآکتور را بمباران کنند در مقابل حملۀ هواپیماهای عراقی محافظت کنند. با رسیدن به آسمان بغداد هر هشت هواپیمای اف۱۶حالت تهاجمی به خود گرفتند و بسوی رآکتور اتمی شیرجه رفتند. اولین بمب در ساعت پنج و سی و چهار دقیقه رها شد. هواپیماهای دیگر نیز یکی پس از دیگری بمب های خود را بر روی نیروگاه اتمی رها کردند و به سرعت از صحنۀ عملیات گریختند، در مجموع شانزده بمب بر روی رآکتور اتمی اوسیراک فرو ریخته شد و نیروگاه اتمی را بطور کامل نابود کرد.
بعدها ادعا شد که برخی از تکنسین های فرانسوی در کار منهدم کردن رآکتور اوسیراک به اسرائیل کمک کرده اند، این افراد در بخش مرکزی رآکتور مواد منفجره کار گذاشته بودند و بنظر می رسد این مواد توسط امواج رادیویی ارسال شده از اسرائیل بکار افتاده است، امواج منتشر شده توسط سرویس اطلاعات الکترونیک اردن ضبط شد.موشکهای هدایت شونده ای که بلافاصله پس از بمباران رآکتور به سمت هواپیماهای اسرائیلی شلیک شد در سرنگون کردن آنها ناکام ماندند و هر چهارده هواپیمای اسرائیلی سالم به به پایگاه هایشان باز گشتند.
جتهای اسرائیلی در حال بنزین گیری در اسمان برای ادامه به راه دور . ( عکس )
در ابتدا نه عراقی ها و نه اسرائیلی ها بمباران رآکتور اوسیراک را اعلام نکردند، در هشتم ژوئن رادیو دولتی اردن جزئیات عملیات را اعلام کرده و گفت که این عملیات توطئۀ مشترکی بود که توسط اسرائیل و با یاری آمریکا صورت گرفت. عملیات بابل که نام رمزی این عملیات بود، موفقیت شایانی را برای اسرائیل به ارمغان آورد. هرچند که حملۀ اسرائیل به رآکتور اتمی عراق محکومیت جهانی را به دنبال داشت، اما از تحرکاتی که اسرائیلی ها انتظارش را داشتند خبری نشد، عراقی ها ترجیح دادند تنها به محکومیت لفظی اسرائیل بسنده کنند و دیگر کشورهای عربی نیز کاری بیش از محکوم کردن این حمله صورت ندادند.
منبع هوانورد / ایران
Weekly Report From Sat. October. 10th. .. 2015
For the important News of the world
( in English, Farsi and Hebrew )
Please visit us every day
editor's name
חברים יקרים
בשל בעיות טכניות וחוסר
צוות נאות, האתר יהיה
סגור עד להודעה חדשה
دوستان عزیز
به علت نقص فنی و همچنین
کمبود کادر لازم،
سایت تا ا اطلاع ثانوی
تعطیل خواهد بود
*********************
Contact, تماس، צרו קשר
No comments:
Post a Comment