من این یادداشت را از روی دلتنگی و بعد از خواندن مقاله ی غلامرضا امامی در سایت وزین روز ان لاین که خواندم مینویسم * !.
اینرا جلال ال احمد از زبان دوست خود دكتر عبدالحسين شيخ پزشك كودكان برای غلامرضا امامی تعریف کرده که او نیز انرا امروز نوزدهم سپتامبر دو هزار و هفت در * روز ـ ان ـ لاین * اورده که از زبان دکتر میگوید ، سه روز پي در پي خانمي ميامد و میگفت اقای دکتر بچه هایم دل درد دارند شربت برایشان بدهید !، روز چهارم شک کردم و پرستار را فرستادم که برود و ببیند این مادر با این شربتها چه میکند !. پرستار گفته بود: این خانم نزدیک ظهر بود که به خانه رسید، بچه ها را صدا زده گفت :بچه ها بیائید باز هم برایتان ابگوشت شیرین اورده ام ! نان بریزید و بخوریم !! . و ادامه میدهد وقتیکه این قصه را نقل میکرد دیدم مروارید اشک در چشمانش میغلطید !!.
اگر جلال اکنون زنده بود ! و اوضاع دلخراش هم میهنانش را بدینگونه که امروز هست !! و انهم بعد از بروز انقلابی که او و همفکرانش وقوع انرا با اغوش باز منتظر بودند مشاهده میکرد ! باز هم مروارید اشک در چشمانش حلقه میزد و یا این گلوله های خون بودند که از چشمانش جاری میشدند ؟!؟! و ایا بر مبنای گفته های خودش اگر اکنون در بازداشت ادارات امنیتی این رژیم بود هم مانند زمان بازداشت ان زمانش در ساواک تنها »» با توپ و تشر بازجوی معروف انموقع ساواک پرویز ثابتی که او را به تبعید به هندوستان تهدید میکرد «« طرف بود و یا به خوراندن داروی واجبی به اوتوسط اینان ؟!؟!؟
داوید
تنــــــه نـــــــزن
۲۰۰۷ / ۹ / ۱۹
!.
Weekly Report From Sat. October. 10th. .. 2015
For the important News of the world
( in English, Farsi and Hebrew )
Please visit us every day
editor's name
חברים יקרים
בשל בעיות טכניות וחוסר
צוות נאות, האתר יהיה
סגור עד להודעה חדשה
دوستان عزیز
به علت نقص فنی و همچنین
کمبود کادر لازم،
سایت تا ا اطلاع ثانوی
تعطیل خواهد بود
*********************
Contact, تماس، צרו קשר
No comments:
Post a Comment