اینهایند دشمنان جمهوری اسلامی ، * مردم ایران * که با لشکر کشی در پی مهار انان است !.فارسی - FARSI
کیهان : مالزي شيرين عبادي را ديپورت كرد!.
حکم اعدام نوجوان دیگری امضا شد !.
لشکر کشی حکومت اسلامی به مردم ایران!
انگلیسی - English
اینبار ، رضا علی نژاد
بگزارش روز ان لاین ، با تایید دیوان عالی کشور و اذن ریاست قوه قضاییه نوجوان دیگری به نام رضا علی نژاد در زندان عادل آباد شیراز در معرض اعدام قرار گرفت.
رضا علی نژاد در ۱۷ سالگی و در یک نزاع خیابانی در شهرستان فسا – از توابع استان فارس- بنا به اقرار خودش و اعترافات فرد همراه و یک شاهد عینی در حال دفاع از خود ، ناخواسته موجب قتل پسری شد. وي اینک با عدم پذیرش دفاعیاتش در دادگاه، و با تایید حکم قصاص (اعدام) در دیوان عالی کشور و اذن رئیس قوه قضائیه در آستانه اجرای حکم اعدام قرار گرفته است.
به جز رضا علی نژاد، دلارا دارابی، صغری نجف پور، بهنود شجاعی، محمد فدایی، ابومسلم سهرابی، امیر امرالهی، محمدرضا حدادی، بهمن سلیمیان و رحیم احمدی ، حداقل ده نوجوانی هستند که در صورت عدم دستور توقف حکم یا اخذ رضایت، در آستانه اعدام با طناب دار خواهند بود.
رضا علی نژاد در دادگاهی که در شعبه ششم دادگاه شهرستان فسا حکم اعدام وی را صادر کرد، اظهار داشت که انگیزه قبلی در قتل مذکور نداشته و در حالی که در خیابان به همراه دوستش در حال سمبوسه خوردن بوده، مورد آزار و حمله دو جوان قرار گرفته و در حين دفاع از خود و موجب قتل ضارب شده است. این ادعای متهم به قتل، نه تنها توسط دوست همراه وی نیز تکرار شد که فرد همراه با مقتول و یک شاهد عینی نیز آن را تایید کردند. با این وصف دادگاه ادعای وی را با این دلیل که آنها می توانستند به جای دفاع از مهلکه فرار کنند، نپذیرفت و حکم اعدام وی را صادر کرد.
این حکم پس از تجدید نظر خواهی در دیوان عالی کشور نقضگرفت.
رضا علی نژاد اینک به جمع بیش از ۱۳۰نوجوانی پیوسته است که شامل بخشنامه فوه قضائیه مبنی بر توقف اجرای حکم اعدام نوجوانان، نمی شود. زیرا به گفته معاون قضایی دادستان در مصاحبه ای که هفته گذشته در سایت واحد مرکزی خبر منتشر شد، حق زندگی یا مرگ او به دست اولیای دم است و قوه قضائیه در این باره اختیاری ندارد.
در دو سال گذشته دو نوجوان محکوم به اعدام به نامهای محمد موسوی و بهنام زارع در زندان عادل آباد شیراز اعدام شده اند و رضا علی نژاد و ابو مسلم سهرابی حداقل دو نوجوان دیگر در آستانه اعدام در این زندان هستند.
فعالان حقوق بشر خواستار توقف اجرای حکم اعدام نوجوانان طبق کنوانسیون حقوق کودک هستند . اما با وجود همه وعده ها، هنوز گام مثبت جدی در این زمینه از سوی مقامهای قضایی و اجرای کشور برداشته نشده است. بطوری که در سال ۸۷ تاکنون پنج نوجوان به دارآویخته شده اند و ایران بالاترین آمار اعدام کنندگان نوجوان را از سال ۲۰۰۵ تاکنون دارا بوده است.
لشکر کشی حکومت اسلامی به مردم ایران
تشکيل يگان هاي ويژه بسيج
براي مقبله با تهديدات "نرم و نيمه سخت"
من نمیفهمم این اولیای امور در حکومت اسلامی چه دشمنی با ائمه اطهار و خاندان نبوت دارند و امام حسین که مظهر مردی و مردانگی شناخته شده و داد مظلوم را از ظالم میگرفته ، چه هیزم تری به انان فروخته که دست به هر عملیات ضد بشری و ملی و میهنی که میزنند سعی میکنند که بصورتی نام مبارک او را بر ان نهند؟!. از جمله فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران و فرمانده عمليات بسيج به طور همزمان اعلام کردند که در حال تشکيل يگان هاي ويژه جديد "امام حسين" از اعضاي بسيج هستند. وقتی که شروع به خواندن کامل این گزارش کردم ، با همه گونه انتظارات غیر معمولی که از این حکومت دارم اما باورم نمیشد که با تدارکاتی نظامی از جانب سپاه و بسیج وابسته به این حکومت مواجه شوم که نه برای حمله و تسخیر قاره ها در نظر گرفته و ارایش داده شده و میشود بلکه برای سرکوب یک عده لب بجان امده که انان را شهروندان بیچاره مملکت میخوانند در حال تهیه گرفتن هستند!!.
احمد ذوالقدر فرمانده عمليات بسيج در جريان انجام مانور اخير سپاه استان زنجان که "سپاه انصار المهدي" نام گرفته، گفت که يگان هاي ويژه جديد آموزش هاي ويژه و تخصصي هوايي، دريايي و زميني به اعضاي برگزيده گردان هاي "عاشورا" و "الزهرا" در سراسر کشور تشکيل مي شود.
به نوشته هفته نامه صبح صادق ارگان دفتر سياسي سپاه در شماره اخيرش که به نقل از ذوالقدر امده "در اين يگان ويژه نيروهاي بسيج آماده به لحاظ جسمي انتخاب شده و تحت آموزش هاي مختلف تخصصي قرار مي گيرند كه جهشي بزرگ در كارآيي بسيج ايجاد خواهد كرد."
وي همچنين گفت که اين يگان با آموزش هاي هوايي و خلباني هواپيماهاي كوچك و سبك، كارهاي رزمي ويژه، سكانداري در دريا، چتربازي از هلي كوپتر و هواپيما، كار با موتورسيكلت براي رزم، غواصي در دريا، راپل و تخصص هاي مورد نياز سپاه در هوا و دريا و زمين تشكيل مي شود.
به گفته ذوالقدر به همين منظور باشگاه هاي هوايي مخصوص براي آموزش يگان هاي ويژه بسيج در همه استان هاي كشور سازماندهي خواهد شد.
اين فرمانده ارشد سپاه هدف از تشکيل اين يگان ها را ايجاد "يك عامل بازدارنده براي دشمنان" که در ادامه مطلب خواهید دید که منظور از دشمنان بجز مردم ایران نیست ، ذکر کرد اما گفت ساختار جديد سپاه و بسيج اين امکان را داده تا در صحنه هاي ( نبرد بمنظور زور چپانی ) فرهنگي، سازندگي و جهادي ( اسلام من در اوردی گل محمدی حکومت ) حاضر شود.
محمد جعفر اسدي فرمانده جديد نيروي زميني سپاه پاسداران نيز يي مصاحبه آي با نشريه داخلي سپاه پاسداران اظهار داشت: "در نيروي مقاومت بسيج از گذشته گردان هاي عاشورا و الزهرا فعال بودند كه در طرح تحول براي همكاري بهتر و موثرتر بسيج با نيروي زميني، از ميان نيروهاي فعال در گردان هاي عاشورا افرادي انتخاب مي شوند كه اين نيروها گردان هاي امام حسين را تشكيل مي دهند." به گفته فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران قرار است تعداد گردان هاي ويژه امام حسين تا پايان سال ۸۷ به ۶۰۰ گردان افزايش يابد.
جمهوری اسلامی که خود را وارث امام حسین * مردمی * میخواند اما نام مبارک او را بر روی عملیات * ضد مردمی * میگذارد !!.
محمد جعفراسدي همچنين در خصوص محدوده فعاليت بسيج و نقش يگان هاي تشکيل شده از اعضاي اين نيرو، تاکيد کرد: "ماموريت بسيج در عرصه كل كشور مقابله با تهديدات نرم و نيمه سخت است ( که تنها از جانب مردم ناراضی از حکومت انجام خواهد گرفت و نه هیچ نیروی خارجی ) تا جايي كه به اقدام مسلحانه منجر نشود يعني اگر تهديدات نيمه سخت و سخت به سمت تهديدات نرم سوق داشته باشد، مقابله با آن در حيطه وظايف بسيج قرار دارد، اما اگر براي مقابله با اين تهديدات نياز به اقدام مسلحانه باشد، نيروي زميني سپاه مسئوليت مقابله با آن را برعهده دارد."
اين فرمانده ارشد سپاه همچنين خواستار مقابله بسيج با آنچه تهديد هاي فرهنگي و اجتماعي ناميد شد و گفت از آنجايي كه امروز دشمن با شگردهاي مختلف و جديد در عرصه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي وارد شده و قصد دارد تا از اين طريق به نظام جمهوري اسلامي ( و نه ايران ) ضربه بزند، نيروي مقاومت بسيج بايد با استفاده از توانمندي بالاي خود در عرصه هاي مورد اشاره ورود پيدا كند و مانع تحقق اهداف دشمنان گردد."
تغييرات ساختاري سپاه پاسداران که محمد علي(عزيز) جعفري از زمان انتصاب خود با موافقت رهبر جمهوري اسلامي آن را به اجرا در آورد گامي برآي ادغام گردان هاي عاشورا و الزهراي بسيج در سپاه پاسداران ارزيابي شده است.
گردان هاي عاشورا و الزهرا که از نيمه دهه هفتاد از اعضاي منتخب بسيج تشکيل شد و ماموريت آن مقابله با ناآرامي، اعتراضات مردمي و شورش هاي شهري است.
سپاه پاسداران در يک سال اخير همچنين اقدام به تشکيل و تجهيز هسته هاي مستقلي از بسيج و سپاه با نام گردان هاي "ذوالفقار" و "کربلا" در سطح کشور کرد که حسين طائب فرمانده بسيج هدف تشکيل آنها را "سرپنجه هاي سپاه در مقابله با دشمن فرامنطقه اي" دانسته است ( که در پی توضیحات بعدی وی منظور ستمدیدگان معترض کشورمان است ). طائب اخيرا تعداد گردان هاي «« ضد شورش »» عاشورا و الزهرا در کشور را ۲۵۰۰ گردان اعلام کرد.
محمد جعفر اسدي فرمانده جديد نيروي زميني سپاه نيز در مصاحبه اخيرش با اشاره به اينکه وظيفه فعلي بسيج کنترل داخل کشور، و وظيفه سپاه حفاظت از « کل نظام » ( و نه مملکت است )، زيرا سپاه پاسداران يك ماموريت اصلي دارد و آن هم دفاع از انقلاب اسلامي و دستاوردها و ارزشهاي آن مي باشد و ( بس )."
يگان هاي ويژه در ايران پيش از اين در نيروي انتظامي نيز تشکيل شده اند و ماموريت اصلي آنان برخورد با ناآرامي ها و سرکوب اعتراضات داخلي است ( که چون حکومت مواجه با کافی نبودن انان در رفع اعتراضات مردم که بسب بی عدالتیهائی که از جانب سردمداران رزیم به انان انجام میشود گردیده لذا به برپائی یگانهای ویژه « امام حسین » و ترکیب قوای سپاه و بسیج و نیروهای سه گانه برای مبارزه با مردم مملکت روی اورده است !! ). خدا خودش رحم کند !!.
انگلیسی - English
Tens of Rape Cases 7 Years Prison
Hossein Bastani h.bastani@roozonline.com - 2008.10.19
Last Week, after the passage of seven years, Esmaeil Eftekhari was released from Gohardasht prison in Karaj near Tehran. According to court documents, just a part of his crimes were related to tens of rapes and/or kidnappings in the city of Tehran alone.
During his long term so called “prison term”, Eftekhari brutally attacked many political prisoners (including Nasser Zarafshan and Behrouz Javid Tehrani) using iron rod, knife and other means.
Even though Esmaeil Eftekhari’s name is well known among those who follow prison events in Iran, he remains an illusive figure, with little knowledge about his background. Here is a brief description about him, which is also indicative of the kind of connections and relationships that our judiciary embraces.
Eftekhari, as he had come to be known in prison, has a record that dates back to pre-1979 revolution days. He was among the hooligans and gang members in a gang-section of the capital known as “Jamshid” who was extracting ransom and extortion from prostitutes. After the revolution, he suddenly found his way into one of the “Islamic Revolutionary Committee” (the Revolutionary Police, active up to 1989, which sprang up across the country to enforce its own version of justice and law and order). He is a perfect example of many others who suddenly rose from the lowest social strata to become a member of one of the most influential bodies, such as the Islamic Revolutionary Committee or the Public Prosecutor’s Office.
Esmaeil Eftekhari’s name appeared publicly for the first time in the November of 2000, when he was being tried in court for the first time (See Iran newspaper, November 12, 2000). In the course of these trials, it was revealed that Eftekhari, had many important responsibilities in the past (such as head of the “strike force” in one of Tehran’s security committee’s), and he confessed to have been involved in many horrendous crimes. These included the kidnapping of young girls and married women, rape, involvement with local kidnappers, threats, creation of fake legal charges (in one case leading to a 10-year prison term for a store owner whose crime was the delayed payment of a ransom).
In those days everyone expected the judiciary to promptly pass a heavy sentence on such criminals, and execute the judgment. This did not happen and so 2 years later, Eftekhari’s name again became public when he was tried for espionage and the drug trafficking in a revolutionary court under the judgeship of judge Ahmadi. During these trials it became publicly known that he had held other official positions in the revolutionary court system, Passdaran Revolutionary Guards Corps, Mostazafan Foundation, and in Tehran’s municipality. And according to the representative of the ministry of intelligence at the trial, Eftekhari had a licence to carry any gun he wished.
During these trials it was revealed that for example, in the summer of 1999, under the title of General Ahmadi, Eftekhari kidnapped a 16 year old girl in Tehran. Subsequently, he threatened her family members so much that they dropped charges against him out of fear that this ministry of intelligence general could hurt them (see Etemad newspaper of July 11, 2003).
It was interesting to note that despite such horrendous crimes, Eftekhari received a mere 8 year prison term. It was shocking to see that a person with such a heavy criminal record, who had unusual connections and means at his disposal, and who even in prison continued to assault other prisoners with white weapons, received such a disproportional light sentence. In fact, he has not even been tried for the crimes he has committed inside the prison.
But even more instructive is the fact that this Tehrani notorious criminal did not spend even his meager 8 years in prison, as sentenced, but because of what officials termed as “good behavior” behind bars (which probably meant physically attacking political prisoners) was released earlier than his term and given repeated leaves while in prison. And more recently officials concluded that since this prisoners had not utilized his “due leaves” he could be released from prison by deducting his “due leave” days from his term. So he was released this year instead of next. That is how easily he was let loose!
Esmaeil Eftekhari’s case is a live testimony of how the guardians of “social security” under the Islamic republic of Iran deal with criminals whose acts terrorize ordinary Iranians. Even if such criminals commit rape and kidnapping, they know that by simply cooperating with government authorities and inflicting pain and suffering on dissidents, they will not have any serious issues with authorities.
Eftekhari’s issue is just one case study out of hundreds and thousands of others indicating leniency-for-cooperation cases in the judiciary and security apparatus of the Islamic Republic of Iran. This serial rapist was released from prison as an exemplary “first class citizen” as scores of educated and idealist political prisoners who bear the scars of his knife and beatings, remain behind bars, or are outside the prison, but continue to be only second-class citizens.
Congratulations on your freedom, serial rapist!
עברית – عبری
פרח טיס ומדריך של חיל-האוויר נהרגו בהתרסקות
מטוס צוקית של חיל האוויר התרסק באזור צאלים, כ-30 דקות לאחר ההמראה לטיסת הדרכה של בית הספר לטיסה בחצרים. מדריך הטיסה, סרן מתן אסא מיבנה, והחניך, טוראי כרמי אילן, נהרגו במקום. מפקד חיל האוויר, האלוף עידו נחושתן, מינה ועדת חקירה
אילנה קוריאל וחנן גרינברג
פורסם:
22.10.08, 17:59
התרסקות קטלנית בדרום. מדריך טיסה, סרן מתן אסא בן 24 מיבנה, וחניך בקורס טיס, טוראי כרמי אילן בן 19 מהרצליה, נהרגו בצהריים (יום ד') כשמטוס צוקית התרסק באזור צאלים. זה קרה חצי שעה לאחר ההמראה מבית הספר לטיסה של חיל האוויר בחצרים. מפקד חיל האוויר, האלוף עידו נחושתן, מינה ועדת חקירה בראשות קצין בדרגת אלוף משנה. שמו של מדריך הטיסה טרם הותר לפרסום.
לאזור ההתרסקות הוזעקו כוחות הצלה, שכללו אמבולנסים של מד"א וצוותי מכבי אש. קב"ט המועצה האזורית רמת הנגב, מוטי זנה, הגיע לזירת ההתרסקות זמן קצר
לאחר התאונה וסיפר ל-ynet על המראות הקשים. "קיבלתי הודעה שנפל מטוס באזור שטחי האש של צאלים, לא רחוק מרביבים, על גדות נחל אטדים. זהו שטח אימונים של צה"ל". לדבריו, כוחות ביטחון רבים הגיעו לאזור. "אני רואה זנב של מטוס ויש במקום אמבולנסים וחיילים ששומרים מסביב. הרבה לעשות בשטח אין, כל מה שנותר מהמטוס זה חתיכה מהזנב ושובל של 50 מטרים של פיח".
מתן אסא
כרמי אילן
.jpg)
כוחות הביטחון באתר ההתרסקות (צילום- צפריר אביוב)
.jpg)
שברי המטוס (צילום- הרצל יוסף)
לדברי קב"ט המועצה האזורית אשכול, ניקי לוי, "במקום יש רק שרידים מעושנים של המטוס שהתרסק". קב"ט המועצה האזורית שדות הנגב, רפי בביאן, סיפר כי "בשטח ראינו את חלקי המטוס שהתרסק על החולות בוואדי. הגופות היו מחוץ למטוס. בתור אדם שאיבד את אחיו ששירת בחיל האוויר, ישר חשבתי על המשפחות שכעת עולמן חרב עליהן".
הצוקית, על-פי אתר חיל האוויר, הוא מטוס אימונים סילוני דו-מושבי המשמש למיון ולאימון פרחי-טיס בבית-הספר לטיסה. במטוס אין כסא מפלט. המטוס פותח על בסיס מטוס הפוגה-מגיסטר הצרפתי, ששימש בחיל-האוויר כמטוס קרב סילוני וכמטוס הדרכה מיולי 1960. המטוס מסוגל להגיע למהירות מירבית של 685 קמ"ש ושוקל בין 2.5 ל-3 טונות.
המטוס הצרפתי הישן שופץ בתעשייה האווירית והותאם לנשיאת מנועים ומיכשור מתקדמים. אב-הטיפוס הראשון של הצוקית המריא בספטמבר 1980, ובמאי 1981 נמסר לחיל-האוויר לסדרת בחינות. לדרישת חיל-האוויר, הוכנסו במטוס שינויים נוספים, ואלה נכללו בסידרה הראשונה של מטוסי הצוקית, שהראשון בהם נמסר לחיל-האוויר ביוני 1983. עד 1986 נמסרו כל מטוסי הצוקית לחיל-האוויר.
הצוקית בדרכה לפנסיה
לאחרונה התקבלה החלטה בצה"ל להחליף את מערך "הצוקית" המיושן וחסר יכולת התחקור. כבר בתחילת 2009 אמורים להגיע לישראל מטוסי אימון מסוג T-6A "טקסס טריינר". העסקה, בשווי 190 מיליון דולרים, כוללת 25 מטוסים וציוד נלווה. הפנטגון טוען כי ה-T-6A יכול לחסוך לחיל האוויר 66 אחוזים מעלויות הדלק.
בחודש שעבר התרסק מסוק קוברה שהיה בטיסת אימונים בעמק יזרעאל - שני טייסי המילואים,
רס"ן יובל הולצמן ורס"ן שי דנור - נהרגו. גורמים בשטח, שחוקרים את האירוע, מסרו כי הטייס דיווח בקשר שהזנב התנתק מהמסוק, והוא מבצע נחיתת חירום בשדה סמוך, וכעבור זמן קצר - הוא התרסק.
המסוק היה השני במבנה הטיסה, והתרסק עשר דקות לאחר שהמריא מבסיס רמת דוד. הטייס הראשון הבחין במצוקה של חבריו במטוס האחר, ונחת מיד לאחר שהתרסקו במקום האירוע. הטייסת שאליה שייך המסוק נחשבת לבעלת רקורד מרשים, והשתתפה בין היתר במבצעים במלחמת לבנון השנייה.
Tens of Rape Cases 7 Years Prison !!.
עברית – عبری
פרח טיס ומדריך של חיל-האוויר נהרגו בהתרסקות.
تهیه ، تنظیم و تفسیر
داوید فاخری/تنه نزن
کیهان : مالزي شيرين عبادي را ديپورت كرد
روزنامه کیهان این منبع خبرهای شوم ضد ایرانی و سردبیر و همه کاره و نماینده ولیه فقیه ان که بجای « شمر کینه جو » نام مطهر حسین بن علی را بدنبال خود میکشد در حالیکه مانند همیشه که با دادن خبرهای خفت بار از وطن سرمست از باده مملو از خونهای مکیده از شریانهای وجهه و حیثیت ایران و ایرانی عشق میکند و لذت میبرد ، اینبار نیز در حالیکه خون از لب و لوچه اش سرازیر بود با تعصب و کور دلی و با انتشار خبری نوشت : مالزي شيرين عبادي را ديپورت كرد !
دولت مالزي که به توصیه حکومت جهل و خون اسلامی در ایران و با دریافت میلیونها دلار باج سبیل از اجرای سخنرانی این زن افتخار افرین ایرانی و برنده جایزه نوبل صلح در کشورش ، شریکی بی حیثیت تر از حکومت اسلامی برای خیانت به ملت ایران گردید ، خطاب به گروه سبز حقوق بشري دعوت كننده عبادي نوشت: سخنراني وي در مالزي روابط حسنه دولت هاي ايران و مالزي را دچار تنش مي كند و از اين رو به شما به طور جدي توصيه مي شود دعوت خود را از او پس بگيريد.
بگفته کیهان شریعتمداری اين اقدام دولت ( پست و خود فروش ) مالزي، حاميان غربي عبادي و برخي گروه هاي جعلي ۰ مانند ( حکومت اسلامی ) و غرب ساخته مدعي حمايت از حقوق بشر را خشمگين كرد به گونه اي كه رسانه هاي وابسته به آنها ( رسانه های ازاد ) نظير راديو زمانه، راديو فردا، دويچه وله و بي بي سي، ناخرسندي شديد خود را از موضع دولت ( فرصت طلب ) مالزي نشان دادند.
حسین شریعتمداری نماینده ولیه فقیه و سردبیر کیهان تصرفی در حالیکه برای صندلیهای خالی دانشگاه تهران سخنرانی میکند !.
نشانه معصومیت و انساندوستی ، شیرین عبادی .
یانگ آمات برهورمات داتو سری عبدالله حاجی احمد بداوی نخست وزیر مالزی ( معلوم نیست که ادمی به این پستی « کوتاهی » چطوری اسمی به این طولانی را بدنبال خودش یدک میکشد ؟؟!!. ) .
به ادعای این شبنامه رسوا ، آمريكايي ها اخيراً با هدايت عبادي، اقدام به تاسيس گروهكي تحت پوشش حقوق بشر در ايران كردند ( نهادی که توانسته جایزه صلح نوبل که حکومت اسلامی خواب انرا هم هرگز نمیدید که در زمان اشغالگرانه او کشور از ان برخوردار گردد ! ) و جايزه مالي هم به وي اعطا شد. کیهان با ترور شخصیتی که در مهارت و تخصص ان و رئیس شکنجه گرش حسین شریعتمداری در بد نام کردن افراد میباشد با « بهائی خواندن » شیرین عبادی غربي ها را متهم به اهدای همزمان اين جايزه به خاطر حمايت وي از بهائيان و گروه ها و افراد مخالف جمهوري اسلامي ( که منظور ، اسیب دیدگان ناموسی و جانی و مالی و روانی و جسمی و حیثیتی از همه طبقات اجتماعی ایران است ) نمود.
در همين حال کیهان بد نام از قول راديو فردا ، به توجه ويژه غرب به برخي زنان ايراني نظير عبادي و ۲ بازيگر سينمايي كه اخيراً به هاليوود رفته اند، آنها را «صداي ديگر» خواند اشاره نمود و در همان حال نیز عبدالكريم لاهيجي را (بغدادي) و مزدور مشترك منافقين و صدام صدا کرد که در گفت وگو با راديو فردا، عبادي را مدافع سرسخت حقوق بشر معرفي كرده است.
کیهان همچنين با باصطلاح بد نام کردن از طریق وابستگی به باورها ئی ویژه با اشاره به بازيگران جذب شده به هاليوود نوشت : اين زنان ايراني در خارج از مرزها مدام دنبال درهاي ديگري هستند نظير شهره آغداشلو ( بهايي) و گلشيفته فراهانی و ميترا حجار كه وارد هاليوود اين كارخانه رؤياسازي جهان شده اند ( و به روش سایتهای تبلیغاتی « ترویج صیغه » ) هاليوود را علاقه مند به بازيگران زن ايراني نشان داده است !!.
حکومتها هر چند هم سفیه و مزدور ومنفور باشند، اما با ارزشمند داشتن یک خادم اجتماعی در سطح یک سنگریزه در کشورشان از او بتی میسازند به اندازه رفیعترین قله های جهان !! اما در جمهوری اسلامی برعکس انست ، انها جواهر یکتائی مانند * شیرین عبادی * را با بی ارزش دانستن مقام والای جهانی او ، ایران و ایرانی را در چشم جهانیان به مقدار شن ریزه ئي خوار و خفیف میسازند !!.
حکم اعدام نوجوان دیگری امضا شد !.
تهیه ، تنظیم و تفسیر
داوید فاخری/تنه نزن
کیهان : مالزي شيرين عبادي را ديپورت كرد
روزنامه کیهان این منبع خبرهای شوم ضد ایرانی و سردبیر و همه کاره و نماینده ولیه فقیه ان که بجای « شمر کینه جو » نام مطهر حسین بن علی را بدنبال خود میکشد در حالیکه مانند همیشه که با دادن خبرهای خفت بار از وطن سرمست از باده مملو از خونهای مکیده از شریانهای وجهه و حیثیت ایران و ایرانی عشق میکند و لذت میبرد ، اینبار نیز در حالیکه خون از لب و لوچه اش سرازیر بود با تعصب و کور دلی و با انتشار خبری نوشت : مالزي شيرين عبادي را ديپورت كرد !
دولت مالزي که به توصیه حکومت جهل و خون اسلامی در ایران و با دریافت میلیونها دلار باج سبیل از اجرای سخنرانی این زن افتخار افرین ایرانی و برنده جایزه نوبل صلح در کشورش ، شریکی بی حیثیت تر از حکومت اسلامی برای خیانت به ملت ایران گردید ، خطاب به گروه سبز حقوق بشري دعوت كننده عبادي نوشت: سخنراني وي در مالزي روابط حسنه دولت هاي ايران و مالزي را دچار تنش مي كند و از اين رو به شما به طور جدي توصيه مي شود دعوت خود را از او پس بگيريد.
بگفته کیهان شریعتمداری اين اقدام دولت ( پست و خود فروش ) مالزي، حاميان غربي عبادي و برخي گروه هاي جعلي ۰ مانند ( حکومت اسلامی ) و غرب ساخته مدعي حمايت از حقوق بشر را خشمگين كرد به گونه اي كه رسانه هاي وابسته به آنها ( رسانه های ازاد ) نظير راديو زمانه، راديو فردا، دويچه وله و بي بي سي، ناخرسندي شديد خود را از موضع دولت ( فرصت طلب ) مالزي نشان دادند.
حسین شریعتمداری نماینده ولیه فقیه و سردبیر کیهان تصرفی در حالیکه برای صندلیهای خالی دانشگاه تهران سخنرانی میکند !.
نشانه معصومیت و انساندوستی ، شیرین عبادی .
یانگ آمات برهورمات داتو سری عبدالله حاجی احمد بداوی نخست وزیر مالزی ( معلوم نیست که ادمی به این پستی « کوتاهی » چطوری اسمی به این طولانی را بدنبال خودش یدک میکشد ؟؟!!. ) .
به ادعای این شبنامه رسوا ، آمريكايي ها اخيراً با هدايت عبادي، اقدام به تاسيس گروهكي تحت پوشش حقوق بشر در ايران كردند ( نهادی که توانسته جایزه صلح نوبل که حکومت اسلامی خواب انرا هم هرگز نمیدید که در زمان اشغالگرانه او کشور از ان برخوردار گردد ! ) و جايزه مالي هم به وي اعطا شد. کیهان با ترور شخصیتی که در مهارت و تخصص ان و رئیس شکنجه گرش حسین شریعتمداری در بد نام کردن افراد میباشد با « بهائی خواندن » شیرین عبادی غربي ها را متهم به اهدای همزمان اين جايزه به خاطر حمايت وي از بهائيان و گروه ها و افراد مخالف جمهوري اسلامي ( که منظور ، اسیب دیدگان ناموسی و جانی و مالی و روانی و جسمی و حیثیتی از همه طبقات اجتماعی ایران است ) نمود.
در همين حال کیهان بد نام از قول راديو فردا ، به توجه ويژه غرب به برخي زنان ايراني نظير عبادي و ۲ بازيگر سينمايي كه اخيراً به هاليوود رفته اند، آنها را «صداي ديگر» خواند اشاره نمود و در همان حال نیز عبدالكريم لاهيجي را (بغدادي) و مزدور مشترك منافقين و صدام صدا کرد که در گفت وگو با راديو فردا، عبادي را مدافع سرسخت حقوق بشر معرفي كرده است.
کیهان همچنين با باصطلاح بد نام کردن از طریق وابستگی به باورها ئی ویژه با اشاره به بازيگران جذب شده به هاليوود نوشت : اين زنان ايراني در خارج از مرزها مدام دنبال درهاي ديگري هستند نظير شهره آغداشلو ( بهايي) و گلشيفته فراهانی و ميترا حجار كه وارد هاليوود اين كارخانه رؤياسازي جهان شده اند ( و به روش سایتهای تبلیغاتی « ترویج صیغه » ) هاليوود را علاقه مند به بازيگران زن ايراني نشان داده است !!.
حکومتها هر چند هم سفیه و مزدور ومنفور باشند، اما با ارزشمند داشتن یک خادم اجتماعی در سطح یک سنگریزه در کشورشان از او بتی میسازند به اندازه رفیعترین قله های جهان !! اما در جمهوری اسلامی برعکس انست ، انها جواهر یکتائی مانند * شیرین عبادی * را با بی ارزش دانستن مقام والای جهانی او ، ایران و ایرانی را در چشم جهانیان به مقدار شن ریزه ئي خوار و خفیف میسازند !!.
حکم اعدام نوجوان دیگری امضا شد !.
اینبار ، رضا علی نژاد
بگزارش روز ان لاین ، با تایید دیوان عالی کشور و اذن ریاست قوه قضاییه نوجوان دیگری به نام رضا علی نژاد در زندان عادل آباد شیراز در معرض اعدام قرار گرفت.
رضا علی نژاد در ۱۷ سالگی و در یک نزاع خیابانی در شهرستان فسا – از توابع استان فارس- بنا به اقرار خودش و اعترافات فرد همراه و یک شاهد عینی در حال دفاع از خود ، ناخواسته موجب قتل پسری شد. وي اینک با عدم پذیرش دفاعیاتش در دادگاه، و با تایید حکم قصاص (اعدام) در دیوان عالی کشور و اذن رئیس قوه قضائیه در آستانه اجرای حکم اعدام قرار گرفته است.
به جز رضا علی نژاد، دلارا دارابی، صغری نجف پور، بهنود شجاعی، محمد فدایی، ابومسلم سهرابی، امیر امرالهی، محمدرضا حدادی، بهمن سلیمیان و رحیم احمدی ، حداقل ده نوجوانی هستند که در صورت عدم دستور توقف حکم یا اخذ رضایت، در آستانه اعدام با طناب دار خواهند بود.
رضا علی نژاد در دادگاهی که در شعبه ششم دادگاه شهرستان فسا حکم اعدام وی را صادر کرد، اظهار داشت که انگیزه قبلی در قتل مذکور نداشته و در حالی که در خیابان به همراه دوستش در حال سمبوسه خوردن بوده، مورد آزار و حمله دو جوان قرار گرفته و در حين دفاع از خود و موجب قتل ضارب شده است. این ادعای متهم به قتل، نه تنها توسط دوست همراه وی نیز تکرار شد که فرد همراه با مقتول و یک شاهد عینی نیز آن را تایید کردند. با این وصف دادگاه ادعای وی را با این دلیل که آنها می توانستند به جای دفاع از مهلکه فرار کنند، نپذیرفت و حکم اعدام وی را صادر کرد.
این حکم پس از تجدید نظر خواهی در دیوان عالی کشور نقضگرفت.
رضا علی نژاد اینک به جمع بیش از ۱۳۰نوجوانی پیوسته است که شامل بخشنامه فوه قضائیه مبنی بر توقف اجرای حکم اعدام نوجوانان، نمی شود. زیرا به گفته معاون قضایی دادستان در مصاحبه ای که هفته گذشته در سایت واحد مرکزی خبر منتشر شد، حق زندگی یا مرگ او به دست اولیای دم است و قوه قضائیه در این باره اختیاری ندارد.
در دو سال گذشته دو نوجوان محکوم به اعدام به نامهای محمد موسوی و بهنام زارع در زندان عادل آباد شیراز اعدام شده اند و رضا علی نژاد و ابو مسلم سهرابی حداقل دو نوجوان دیگر در آستانه اعدام در این زندان هستند.
فعالان حقوق بشر خواستار توقف اجرای حکم اعدام نوجوانان طبق کنوانسیون حقوق کودک هستند . اما با وجود همه وعده ها، هنوز گام مثبت جدی در این زمینه از سوی مقامهای قضایی و اجرای کشور برداشته نشده است. بطوری که در سال ۸۷ تاکنون پنج نوجوان به دارآویخته شده اند و ایران بالاترین آمار اعدام کنندگان نوجوان را از سال ۲۰۰۵ تاکنون دارا بوده است.
لشکر کشی حکومت اسلامی به مردم ایران
تشکيل يگان هاي ويژه بسيج
براي مقبله با تهديدات "نرم و نيمه سخت"
من نمیفهمم این اولیای امور در حکومت اسلامی چه دشمنی با ائمه اطهار و خاندان نبوت دارند و امام حسین که مظهر مردی و مردانگی شناخته شده و داد مظلوم را از ظالم میگرفته ، چه هیزم تری به انان فروخته که دست به هر عملیات ضد بشری و ملی و میهنی که میزنند سعی میکنند که بصورتی نام مبارک او را بر ان نهند؟!. از جمله فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران و فرمانده عمليات بسيج به طور همزمان اعلام کردند که در حال تشکيل يگان هاي ويژه جديد "امام حسين" از اعضاي بسيج هستند. وقتی که شروع به خواندن کامل این گزارش کردم ، با همه گونه انتظارات غیر معمولی که از این حکومت دارم اما باورم نمیشد که با تدارکاتی نظامی از جانب سپاه و بسیج وابسته به این حکومت مواجه شوم که نه برای حمله و تسخیر قاره ها در نظر گرفته و ارایش داده شده و میشود بلکه برای سرکوب یک عده لب بجان امده که انان را شهروندان بیچاره مملکت میخوانند در حال تهیه گرفتن هستند!!.
احمد ذوالقدر فرمانده عمليات بسيج در جريان انجام مانور اخير سپاه استان زنجان که "سپاه انصار المهدي" نام گرفته، گفت که يگان هاي ويژه جديد آموزش هاي ويژه و تخصصي هوايي، دريايي و زميني به اعضاي برگزيده گردان هاي "عاشورا" و "الزهرا" در سراسر کشور تشکيل مي شود.
به نوشته هفته نامه صبح صادق ارگان دفتر سياسي سپاه در شماره اخيرش که به نقل از ذوالقدر امده "در اين يگان ويژه نيروهاي بسيج آماده به لحاظ جسمي انتخاب شده و تحت آموزش هاي مختلف تخصصي قرار مي گيرند كه جهشي بزرگ در كارآيي بسيج ايجاد خواهد كرد."
وي همچنين گفت که اين يگان با آموزش هاي هوايي و خلباني هواپيماهاي كوچك و سبك، كارهاي رزمي ويژه، سكانداري در دريا، چتربازي از هلي كوپتر و هواپيما، كار با موتورسيكلت براي رزم، غواصي در دريا، راپل و تخصص هاي مورد نياز سپاه در هوا و دريا و زمين تشكيل مي شود.
به گفته ذوالقدر به همين منظور باشگاه هاي هوايي مخصوص براي آموزش يگان هاي ويژه بسيج در همه استان هاي كشور سازماندهي خواهد شد.
اين فرمانده ارشد سپاه هدف از تشکيل اين يگان ها را ايجاد "يك عامل بازدارنده براي دشمنان" که در ادامه مطلب خواهید دید که منظور از دشمنان بجز مردم ایران نیست ، ذکر کرد اما گفت ساختار جديد سپاه و بسيج اين امکان را داده تا در صحنه هاي ( نبرد بمنظور زور چپانی ) فرهنگي، سازندگي و جهادي ( اسلام من در اوردی گل محمدی حکومت ) حاضر شود.
محمد جعفر اسدي فرمانده جديد نيروي زميني سپاه پاسداران نيز يي مصاحبه آي با نشريه داخلي سپاه پاسداران اظهار داشت: "در نيروي مقاومت بسيج از گذشته گردان هاي عاشورا و الزهرا فعال بودند كه در طرح تحول براي همكاري بهتر و موثرتر بسيج با نيروي زميني، از ميان نيروهاي فعال در گردان هاي عاشورا افرادي انتخاب مي شوند كه اين نيروها گردان هاي امام حسين را تشكيل مي دهند." به گفته فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران قرار است تعداد گردان هاي ويژه امام حسين تا پايان سال ۸۷ به ۶۰۰ گردان افزايش يابد.
جمهوری اسلامی که خود را وارث امام حسین * مردمی * میخواند اما نام مبارک او را بر روی عملیات * ضد مردمی * میگذارد !!.
محمد جعفراسدي همچنين در خصوص محدوده فعاليت بسيج و نقش يگان هاي تشکيل شده از اعضاي اين نيرو، تاکيد کرد: "ماموريت بسيج در عرصه كل كشور مقابله با تهديدات نرم و نيمه سخت است ( که تنها از جانب مردم ناراضی از حکومت انجام خواهد گرفت و نه هیچ نیروی خارجی ) تا جايي كه به اقدام مسلحانه منجر نشود يعني اگر تهديدات نيمه سخت و سخت به سمت تهديدات نرم سوق داشته باشد، مقابله با آن در حيطه وظايف بسيج قرار دارد، اما اگر براي مقابله با اين تهديدات نياز به اقدام مسلحانه باشد، نيروي زميني سپاه مسئوليت مقابله با آن را برعهده دارد."
اين فرمانده ارشد سپاه همچنين خواستار مقابله بسيج با آنچه تهديد هاي فرهنگي و اجتماعي ناميد شد و گفت از آنجايي كه امروز دشمن با شگردهاي مختلف و جديد در عرصه هاي فرهنگي، اقتصادي، سياسي و اجتماعي وارد شده و قصد دارد تا از اين طريق به نظام جمهوري اسلامي ( و نه ايران ) ضربه بزند، نيروي مقاومت بسيج بايد با استفاده از توانمندي بالاي خود در عرصه هاي مورد اشاره ورود پيدا كند و مانع تحقق اهداف دشمنان گردد."
تغييرات ساختاري سپاه پاسداران که محمد علي(عزيز) جعفري از زمان انتصاب خود با موافقت رهبر جمهوري اسلامي آن را به اجرا در آورد گامي برآي ادغام گردان هاي عاشورا و الزهراي بسيج در سپاه پاسداران ارزيابي شده است.
گردان هاي عاشورا و الزهرا که از نيمه دهه هفتاد از اعضاي منتخب بسيج تشکيل شد و ماموريت آن مقابله با ناآرامي، اعتراضات مردمي و شورش هاي شهري است.
سپاه پاسداران در يک سال اخير همچنين اقدام به تشکيل و تجهيز هسته هاي مستقلي از بسيج و سپاه با نام گردان هاي "ذوالفقار" و "کربلا" در سطح کشور کرد که حسين طائب فرمانده بسيج هدف تشکيل آنها را "سرپنجه هاي سپاه در مقابله با دشمن فرامنطقه اي" دانسته است ( که در پی توضیحات بعدی وی منظور ستمدیدگان معترض کشورمان است ). طائب اخيرا تعداد گردان هاي «« ضد شورش »» عاشورا و الزهرا در کشور را ۲۵۰۰ گردان اعلام کرد.
محمد جعفر اسدي فرمانده جديد نيروي زميني سپاه نيز در مصاحبه اخيرش با اشاره به اينکه وظيفه فعلي بسيج کنترل داخل کشور، و وظيفه سپاه حفاظت از « کل نظام » ( و نه مملکت است )، زيرا سپاه پاسداران يك ماموريت اصلي دارد و آن هم دفاع از انقلاب اسلامي و دستاوردها و ارزشهاي آن مي باشد و ( بس )."
يگان هاي ويژه در ايران پيش از اين در نيروي انتظامي نيز تشکيل شده اند و ماموريت اصلي آنان برخورد با ناآرامي ها و سرکوب اعتراضات داخلي است ( که چون حکومت مواجه با کافی نبودن انان در رفع اعتراضات مردم که بسب بی عدالتیهائی که از جانب سردمداران رزیم به انان انجام میشود گردیده لذا به برپائی یگانهای ویژه « امام حسین » و ترکیب قوای سپاه و بسیج و نیروهای سه گانه برای مبارزه با مردم مملکت روی اورده است !! ). خدا خودش رحم کند !!.
انگلیسی - English
Tens of Rape Cases 7 Years Prison
Hossein Bastani h.bastani@roozonline.com - 2008.10.19
Last Week, after the passage of seven years, Esmaeil Eftekhari was released from Gohardasht prison in Karaj near Tehran. According to court documents, just a part of his crimes were related to tens of rapes and/or kidnappings in the city of Tehran alone.
During his long term so called “prison term”, Eftekhari brutally attacked many political prisoners (including Nasser Zarafshan and Behrouz Javid Tehrani) using iron rod, knife and other means.
Even though Esmaeil Eftekhari’s name is well known among those who follow prison events in Iran, he remains an illusive figure, with little knowledge about his background. Here is a brief description about him, which is also indicative of the kind of connections and relationships that our judiciary embraces.
Eftekhari, as he had come to be known in prison, has a record that dates back to pre-1979 revolution days. He was among the hooligans and gang members in a gang-section of the capital known as “Jamshid” who was extracting ransom and extortion from prostitutes. After the revolution, he suddenly found his way into one of the “Islamic Revolutionary Committee” (the Revolutionary Police, active up to 1989, which sprang up across the country to enforce its own version of justice and law and order). He is a perfect example of many others who suddenly rose from the lowest social strata to become a member of one of the most influential bodies, such as the Islamic Revolutionary Committee or the Public Prosecutor’s Office.
Esmaeil Eftekhari’s name appeared publicly for the first time in the November of 2000, when he was being tried in court for the first time (See Iran newspaper, November 12, 2000). In the course of these trials, it was revealed that Eftekhari, had many important responsibilities in the past (such as head of the “strike force” in one of Tehran’s security committee’s), and he confessed to have been involved in many horrendous crimes. These included the kidnapping of young girls and married women, rape, involvement with local kidnappers, threats, creation of fake legal charges (in one case leading to a 10-year prison term for a store owner whose crime was the delayed payment of a ransom).
In those days everyone expected the judiciary to promptly pass a heavy sentence on such criminals, and execute the judgment. This did not happen and so 2 years later, Eftekhari’s name again became public when he was tried for espionage and the drug trafficking in a revolutionary court under the judgeship of judge Ahmadi. During these trials it became publicly known that he had held other official positions in the revolutionary court system, Passdaran Revolutionary Guards Corps, Mostazafan Foundation, and in Tehran’s municipality. And according to the representative of the ministry of intelligence at the trial, Eftekhari had a licence to carry any gun he wished.
During these trials it was revealed that for example, in the summer of 1999, under the title of General Ahmadi, Eftekhari kidnapped a 16 year old girl in Tehran. Subsequently, he threatened her family members so much that they dropped charges against him out of fear that this ministry of intelligence general could hurt them (see Etemad newspaper of July 11, 2003).
It was interesting to note that despite such horrendous crimes, Eftekhari received a mere 8 year prison term. It was shocking to see that a person with such a heavy criminal record, who had unusual connections and means at his disposal, and who even in prison continued to assault other prisoners with white weapons, received such a disproportional light sentence. In fact, he has not even been tried for the crimes he has committed inside the prison.
But even more instructive is the fact that this Tehrani notorious criminal did not spend even his meager 8 years in prison, as sentenced, but because of what officials termed as “good behavior” behind bars (which probably meant physically attacking political prisoners) was released earlier than his term and given repeated leaves while in prison. And more recently officials concluded that since this prisoners had not utilized his “due leaves” he could be released from prison by deducting his “due leave” days from his term. So he was released this year instead of next. That is how easily he was let loose!
Esmaeil Eftekhari’s case is a live testimony of how the guardians of “social security” under the Islamic republic of Iran deal with criminals whose acts terrorize ordinary Iranians. Even if such criminals commit rape and kidnapping, they know that by simply cooperating with government authorities and inflicting pain and suffering on dissidents, they will not have any serious issues with authorities.
Eftekhari’s issue is just one case study out of hundreds and thousands of others indicating leniency-for-cooperation cases in the judiciary and security apparatus of the Islamic Republic of Iran. This serial rapist was released from prison as an exemplary “first class citizen” as scores of educated and idealist political prisoners who bear the scars of his knife and beatings, remain behind bars, or are outside the prison, but continue to be only second-class citizens.
Congratulations on your freedom, serial rapist!
עברית – عبری
פרח טיס ומדריך של חיל-האוויר נהרגו בהתרסקות
מטוס צוקית של חיל האוויר התרסק באזור צאלים, כ-30 דקות לאחר ההמראה לטיסת הדרכה של בית הספר לטיסה בחצרים. מדריך הטיסה, סרן מתן אסא מיבנה, והחניך, טוראי כרמי אילן, נהרגו במקום. מפקד חיל האוויר, האלוף עידו נחושתן, מינה ועדת חקירה
אילנה קוריאל וחנן גרינברג
פורסם:
22.10.08, 17:59
התרסקות קטלנית בדרום. מדריך טיסה, סרן מתן אסא בן 24 מיבנה, וחניך בקורס טיס, טוראי כרמי אילן בן 19 מהרצליה, נהרגו בצהריים (יום ד') כשמטוס צוקית התרסק באזור צאלים. זה קרה חצי שעה לאחר ההמראה מבית הספר לטיסה של חיל האוויר בחצרים. מפקד חיל האוויר, האלוף עידו נחושתן, מינה ועדת חקירה בראשות קצין בדרגת אלוף משנה. שמו של מדריך הטיסה טרם הותר לפרסום.
לאזור ההתרסקות הוזעקו כוחות הצלה, שכללו אמבולנסים של מד"א וצוותי מכבי אש. קב"ט המועצה האזורית רמת הנגב, מוטי זנה, הגיע לזירת ההתרסקות זמן קצר
לאחר התאונה וסיפר ל-ynet על המראות הקשים. "קיבלתי הודעה שנפל מטוס באזור שטחי האש של צאלים, לא רחוק מרביבים, על גדות נחל אטדים. זהו שטח אימונים של צה"ל". לדבריו, כוחות ביטחון רבים הגיעו לאזור. "אני רואה זנב של מטוס ויש במקום אמבולנסים וחיילים ששומרים מסביב. הרבה לעשות בשטח אין, כל מה שנותר מהמטוס זה חתיכה מהזנב ושובל של 50 מטרים של פיח".
מתן אסא
כרמי אילן
.jpg)
כוחות הביטחון באתר ההתרסקות (צילום- צפריר אביוב)
.jpg)
שברי המטוס (צילום- הרצל יוסף)
לדברי קב"ט המועצה האזורית אשכול, ניקי לוי, "במקום יש רק שרידים מעושנים של המטוס שהתרסק". קב"ט המועצה האזורית שדות הנגב, רפי בביאן, סיפר כי "בשטח ראינו את חלקי המטוס שהתרסק על החולות בוואדי. הגופות היו מחוץ למטוס. בתור אדם שאיבד את אחיו ששירת בחיל האוויר, ישר חשבתי על המשפחות שכעת עולמן חרב עליהן".
הצוקית, על-פי אתר חיל האוויר, הוא מטוס אימונים סילוני דו-מושבי המשמש למיון ולאימון פרחי-טיס בבית-הספר לטיסה. במטוס אין כסא מפלט. המטוס פותח על בסיס מטוס הפוגה-מגיסטר הצרפתי, ששימש בחיל-האוויר כמטוס קרב סילוני וכמטוס הדרכה מיולי 1960. המטוס מסוגל להגיע למהירות מירבית של 685 קמ"ש ושוקל בין 2.5 ל-3 טונות.
המטוס הצרפתי הישן שופץ בתעשייה האווירית והותאם לנשיאת מנועים ומיכשור מתקדמים. אב-הטיפוס הראשון של הצוקית המריא בספטמבר 1980, ובמאי 1981 נמסר לחיל-האוויר לסדרת בחינות. לדרישת חיל-האוויר, הוכנסו במטוס שינויים נוספים, ואלה נכללו בסידרה הראשונה של מטוסי הצוקית, שהראשון בהם נמסר לחיל-האוויר ביוני 1983. עד 1986 נמסרו כל מטוסי הצוקית לחיל-האוויר.
הצוקית בדרכה לפנסיה
לאחרונה התקבלה החלטה בצה"ל להחליף את מערך "הצוקית" המיושן וחסר יכולת התחקור. כבר בתחילת 2009 אמורים להגיע לישראל מטוסי אימון מסוג T-6A "טקסס טריינר". העסקה, בשווי 190 מיליון דולרים, כוללת 25 מטוסים וציוד נלווה. הפנטגון טוען כי ה-T-6A יכול לחסוך לחיל האוויר 66 אחוזים מעלויות הדלק.
בחודש שעבר התרסק מסוק קוברה שהיה בטיסת אימונים בעמק יזרעאל - שני טייסי המילואים,
רס"ן יובל הולצמן ורס"ן שי דנור - נהרגו. גורמים בשטח, שחוקרים את האירוע, מסרו כי הטייס דיווח בקשר שהזנב התנתק מהמסוק, והוא מבצע נחיתת חירום בשדה סמוך, וכעבור זמן קצר - הוא התרסק.
המסוק היה השני במבנה הטיסה, והתרסק עשר דקות לאחר שהמריא מבסיס רמת דוד. הטייס הראשון הבחין במצוקה של חבריו במטוס האחר, ונחת מיד לאחר שהתרסקו במקום האירוע. הטייסת שאליה שייך המסוק נחשבת לבעלת רקורד מרשים, והשתתפה בין היתר במבצעים במלחמת לבנון השנייה.
1 comment:
سلامبر داوید فاخری اگر اشتباه نکرده باشم. به سفارش یکی از خوانندگان فریاد دانشجو سرکی به وبلاگت کشیدم. چند زبانه است. خیلی خوب. چه غریب نشسته در کنج، مردم سالاری.
خانه ات آباد
Post a Comment