Weekly Report From Sat. October. 10th. .. 2015

تنـــــه   نـــــزن           טאנה  נאזאן     Tanehnazan












Editor David Fakheri
سردبیر داوید فاخری
עורך דוד פאחרי


    For the important News of the world
    ( in English, Farsi and Hebrew )
    Please visit us every day
    at Facebook under the
    editor's name
    ( David Fakheri داوید فاخری )






    חברים יקרים


    בשל בעיות טכניות וחוסר


    צוות נאות, האתר יהיה

    סגור עד להודעה חדשה



    دوستان عزیز


    به علت نقص فنی و همچنین


    کمبود کادر لازم،


    سایت تا ا اطلاع ثانوی


    تعطیل خواهد بود



    Dear Friends


    Due to technical problems


    and lack of adequate


    staff, The SITE will be


    closed until further notice









    Wednesday, March 5, 2008

    محمد ملکی : "هيچ نظامي با کتک زدن زنان و دستگيري دانشجويان و ‏اعدام و شکنجه کردن، نمي تواند پا برجا باشد." در ايران انتخابات توهين و تحقير مردم است.


    بازهم به ماهیها ! وقتی هم که میمیرند با وسعت ازادی که از ان
    بهـــــــره مند بوده اند میمیرند و نه با حقارت از اسیری در اوین !.

    »» طوفان تغييرات در راه است ««

    محمــــــــــد ملکــــــــــي در گفت و گو با



    مصاحبه گر : حسين محمدي
    Mohammadi1363@gmail.com

    تهیه و تنظیم : داوید
    پنجم مارس ۲۰۰۸


    مقدمـــــــــــــه .

    در استانه انتخابات فرمایشی حضرت رهبری و دار و دسته واپس گرا و جاه طلب او هستیم و با اینکه کمتر از ۱۰ روز به انجام انتخابات نمانده ، اما شورای نگهبان تنها صلاحیت کاندیداها ئی مانند بنیاد گرایان تند رو و اصول گرایان دیوانه را مورد تائيد قرار میدهد که از جانب شخص اول مملکت ایت الله خامنه ئي سفارش شده اند و همچنان از تائید صلاحیت کاندیدا های اصلاح طلبان و ملی مذهبیها و امثالهم خود داری میورزد بطوریکه هنوز انان نتوانسته اند تعداد کافی برای شرکت در این انتخابات بیخودی کذائي دست و پا کنند ! و از میان کسانی از انان هم که صلاحیتشان مورد تائيد قرار گرفته تا کنون ۴ نفر شان بطور ناگهانی از شرکت در انتخابات استعفا داده اند !! چکونه و توسط چه کسانی مجبور به این کار شده اند »» خدا میداند «« !!.
    یادداشت زیر متن مصاحبه خبر نگار سایت روز ان لاین با محمد ملکی ، ملی مذهبی روشنفکر در مورد اوضاع سلامتی انتخابات در پیش رو است ! که چون انرا بسیار متمدنانه یافتم و ارزوی ایرانیان وطن دوست را در مورد کشورشان در ان مشاهده کردم لذا تصمیم گرفتم که ان را در سایت منعکس کنم . بسیار خواندنیست ! .
    داوید .

    طوفان تغييرات در راه است

    با دکتر محمد ملکي، اولين رئيس دانشگاه تهران بعد از انقلاب و از فعالان ملي ـ مذهبي در مورد انتخابات مجلس ‏هشتم، سومين قطعنامه شوراي امنيت سازمان ملل و تاثير آن بر روند حوادث در ايران سخن گفته ايم. دکتر ملکي ‏با تاکيد بر اينکه طوفان تغييرات در راه است، مي گويد: "هيچ نظامي با کتک زدن زنان و دستگيري دانشجويان و ‏اعدام و شکنجه کردن، نمي تواند پا برجا باشد."‏

    ‎ آقاي ملکي، فکر مي کنيد صدور قطعنامه سوم بر انتخابات ايران تا چه حد موثر است؟ ‎
    ‎ ‎
    ببينيد ما در ايران اصولا يک تبليغات يک سويه داريم. يعني راديو و تلويزيون کاملا در اختيار حکومت است. ‏رسانه ها در اختيار حکومت است و آنها هر طور که بخواهند مسايل و اتفاقات جهاني را تفسير مي کنند. مثال بارز ‏آن همين قطعنامه است که در مورد آن خوانديد و شنيديد؛ قبل از اينکه البرادعي نظرش را درباره انرژي اتمي ‏ايران اعلام کند همه در بوق و کرنا کردند که البرادعي گزارش ما را تاييد کرده است. تبليغات وسيعي شد و در ‏خيابان ها جشن گرفتند و شيريني دادند و... اما ما ديديم که گزارش البرادعي، آن چيزي نبود که آنها گفتند و بعد هم ‏در زمان قطعنامه سوم اين تبليغات شروع شد که روسيه و چين زيربار نمي روند. بعد گفتند پيشنهاد حذف قطعنامه ‏سوم به طور کامل ارائه شده است و ما پیروز شده ایم و اینگونه تبلیغات . ولی دیدیم که قطعنامه سوم با ۱۴ رای موافق و یک رای ممتنع تصویب شد
    ، ولی هنوز هم این مساله را قبول نمیکنند .

    خب، اين تبليغات موثر نيست؟‎ ‎

    ببينيد، بسياري از مردم ما امکان دسترسي به رسانه هاي جهاني را ندارند تا وقايع ايران را آن گونه که واقعا ‏هست ببينند. دستگاه تبلیغاتی سعي مي کند مسايل را وارونه جلوه دهد و يا چيزي به نفع خودش از آن بيرون ‏بياورد. مثلا اينکه کشورهاي اروپايي و آمريکايي و امپرياليسم و... چنين قطعنامه اي صادر کرده اند وبنابراين ما ‏بايد در دهان استکبار جهاني بزنيم و دفاع از اسلام بکنيم و از اين قبيل، من فکر ميکنم در دو سه روز آينده مقامات بالا و اقاي خامنه اي در جلسه اي مردم را دعوت کنند و به ‏بهانه اي اين مساله را مطرح کنند که اين وظيفه ي شرعي است و اين مسايل ، به همين دليل همه بايد در انتخابات شرکت ‏کنند. . بنابراين من نمي توانم بگويم اين ‏جريان مي تواند اثر مهمي در شرکت يا عدم شرکت مردم در انتخابات داشته باشد. بستگي به اين دارد که روزنامه ‏هايي که همه زير سلطه حاکميت هستند روي اين مساله چقدر کار کنند.‏

    ‎ ‎ به هر حال اين مسايل اثر خودش را نمي گذارد؟‎ ‎

    در سال هاي گذشته در انتخابات در صد شرکت کننده در شهر ها بسيار محدود و زير سي، چهل درصد بوده است. ‏بيشتر شرکت در روستاها و شهرهاي کوچک بوده که دولت معمولا با همه ي امکاناتي که در اختيار دارد مردم را ‏پاي صندوق ها مي کشاند. در اين انتخابات هم اين مسايل اعمال خواهد شد. تقلبات انجام خواهد شد. همان طور که ‏در انتخابات رياست جمهوري گذشته ديديد افرادي مثل آقاي هاشمي رفسنجاني گفتند که من به خدا پناه مي برم. ‏اقاي کروبي گفت که من خواب اصحاب کهف ديده ام که همه چيز اين طور عوض شده است و آقاي خاتمي هم که ‏انتخابات دردولت خودشان انجام شد گفت بداخلاقي هاي انتخاباتي زيادي انجام شده است. اين ها يعني چي؟ يعني ‏اينکه تقلب هاي زيادي انجام شده است. اين مسايل در مملکت ما اصولا رايج است. با اين وجود من نمي توانم ‏بگويم اين قطعنامه مي تواند تاثير زيادي روي تعداد شرکت کننده ها يا شرکت و عدم شرکت مردم در انتخابات ‏داشته باشد.‏

    ‎ اين طور که من از حرف هاي شما برداشت کردم در شما نسبت به آينده یک نوع نا امیدی وجود دار ‎

    من اصولا هيچ وقت در هيچ مساله اي نااميد نيستم. من دارم واقعيت ها را مي بينم و مي گويم. شما خواهيد ديد در ‏اين مجلس آينده چه تعداد از افراد بنيادگراها و اصولگراها وارد مجلس مي شوند و افرادي از باند کروبي و چند ‏نفر از اصلاح طلب ها. اصلا به هيچ وجه بحث بحث نااميدي نيست؛ واقعيت ها اينطور است.‏

    ‎ ‎ البته واقعيت هاي تلخ.‏‎ ‎

    ‏ ما در شرايطي هستيم که حتما بايد تغييرات زيربنايي صورت بگيرد. نهضت آزادي اعلام مي کند که شوراي ‏نگهبان بايد اعضايش استعفا بدهند و انتخابات بايد زير نظر سازمان هاي بين المللي صورت بگيرد و اعتراضاتي ‏که اصلاح طلب ها و حتي اقاي کروبي کرده اند. حتي امروز ديدم روزنامه اقاي کروبي ـ اعتماد ملي- تيتر زده ‏بود که کروبي "نگرانم." شما نگران چي هستيد؟ اقاي کروبي که از اول انقلاب هميشه جز قدرت هاي اول مملکت ‏بوده، نگران چه هستند؟ در همين روزنامه از قول آقاي کروبي نوشتند: "عملکرد هيات هاي اجرايي و برخي ‏نهادها جاي نگراني است." ‏

    ‎ ‎ فکر مي کنيد چه نگراني هايي دارند؟‏‎

    مسايلي که امروزه مطرح شده و حرف هايي که اقاي جعفري زد و موضعي که بسيج در مورد انتخابات گرفته ‏است، و اينکه در غالب حوزه ها بسيج حضور دارد، اين ها همه نشان دهنده مسايلي است که در مملکت وجود ‏دارد و باعث نگراني کسي مانند آقاي کروبي مي شود. من که اين مسايل را مطرح مي کنم، به همين دليل مي گويم ‏تغييرات بايد زيربنايي و بنيادي باشد. چون اعتقادم اين است که تا زماني که اين قانون اساسي و نظام ولايت فقيه ‏وجود دارد ـ يعني اينکه همه قدرت ها در دست يک نفر باشد ـ اصولاانتخابات آزاد معنا و مفهومي ندارد.‏

    ‎ ‎ پس در مقابل انتخابات چه بايد کرد؟‎ ‎

    کاریکاتور ، از هنرمند برجسته ، نیک اهنگ کوثر

    من قبلا هم گفتم که در ايران انتخابات توهين و تحقير مردم است. عده اي به مردم مي گويند که شما نمي فهميد و ‏شعور نداريد که چه کسي را انتخاب کنيد. ما که در شوراي نگهبان هستيم بايد تشخيص بدهيم که شما به چه کساني ‏راي بدهيد. آيا اين واقعا توهين به مردم نيست؟ وقتي چنين کاري ميکنيد اين واقعا توهين به مردم است. ‏

    ‎ ‎ خب آقاي ملکي، براي تغييرات چه بايد کرد؟‎

    اگر قرار باشد که در مملکت ماتحولي اتفاق بيفتد ـ که خواهد افتاد و من دراين زمينه بسيار اميدوارم ـ بايد بدانيم که ‏نظامي با چنين روش هايي نمي تواند پابرجا باشد. هيچ نظامي با کتک زدن زنان و دستگيري دانشجويان و اعدام و ‏شکنجه کردن، نمي تواند پا برجا باشد. اگر اين نوع کارها موثر بود، استالين و هيتلر، موسوليني، فرعون و نمرود ‏و... تا الان باقي مي ماندند.، اگر آن ها توانستند اين ها هم ميتوانند. روزي خواه ناخواه اين ها هم بايد پاسخگو ‏باشند.

    اين تغييرات چه زماني و چگونه اتفاق مي افتد؟‏‎ ‎

    مردم بايد بر سرنوشت خويش مسلط باشند. اينکه مي گويم بايد، به حرف هاي خود اقايان استناد مي کنم. مگر خود ‏آقاي خميني در پاريس و بعدش هم در بهشت زهرا نگفت که مردم بايد بر سرنوشت خود مسلط باشند و نسل هاي ‏گذشته حق ندارند براي نسل هاي بعدی تعیین تکلیف کنند ؟! الان ۳۰ سال از انقلاب گذشته و نسل دیگری در جامعه ما وجود دارد . یک ادم ۱۵ ساله نمیتوانست ۳۰ سال پیش رای بدهد یعنی همه افرادی که زیر ۴۵ سال دارند به این نظام رای نداده اند . اینها حق دارند . دختر من حق دارد از من بپرسد که چرا ۳۰ سال پیش چنین کاری کردید ؟! با چه حقی چنین نظامی سر کار اوردید که حق ما را پایمال میکند . ما پیشنهاد خلافی نمیدهیم . ما میگوئیم همان کاری را که ۳۰ سال پیش کردید اکنون هم انجام دهید !.

    فکر مي کنيد اين کار با شرايط حاضر شدني است؟‏‎

    البته اين کار شرايطي دارد. دوستان به ما ايراد ميگيرند که اگر انتخابات شود، باز هم تقلب مي شود. اين کار در ‏شرايط خاص خودش بايد انجام بگيرد. چندي پيش عده اي از دوستان بيانيه اي دادند در مورد انتخابات آزاد. در آن ‏جا ۲۰ عنوان در مورد ‏انتخابات آزاد بر شمردند که هيچ کدام از آن ها در انتخابات فعلي وجود ندارد. ‏آخرين شرط در اين نامه لزوم حذف اعمال هرگونه نظارت استصوابي تحت هر عنوان از سوي نهادهاي حکومتي ‏است که انتخابات آزاد و سالم و عادلانه را مخدوش مي سازد. وقتي ما صحبت از رفراندوم مي کنيم، منظورمان ‏انتخابات آزاد است. نه اين انتخاباتي که در شرايط فعلي انجام مي گيرد.

    و اگر مردم خلاف نظر شما راي دادند؟‏‎ ‎

    اگر انتخاباتي با اين شرايط و با نظارت سازمان ملل انجام شود، راي مردم قاطع است. يعني اگر مردم راي دهند ‏که اين نظام بماند ما هم اين نظام را تحمل مي کنيم چون راي مردم قاطع است. اگر وضع ديگر و نظام جديدي هم ‏انتخاب کردند همه بايد تسليم راي مردم شوند. مگر آقاي خميني نمي گفت که ميزان راي ملت است؟ آقاي خميني به ‏اين حرف ها اعتقاد داشت يا مي خواست مردم را گول بزند؟ کساني که مي گويند ما پيرو آقاي خميني هستيم و راه ‏امام را دنبال مي کنيم، چرا اين حرف هارا قبول نمي کنند؟ يک نکته ديگر هم اين است که بعضي مي گويند ما در ‏قانون اساسي رفراندوم داريم. آن چيزي که در قانون اساسي به نام رفراندوم وجود دارد، به درد همان قانون ‏اساسي مي خورد. بحث ما روي خود قانون اساسي است. وقتي موضوع رفراندوم را خود ولي فقيه انتخاب کند، ‏اينکه ديگر بحث قشنگي نيست.‏

    ‎ ‎ و مشکلاتي که در اين راه وجود دارد...‏‎ ‎

    ‏ دوستاني که معتقد به تغييرات زيربنايي هستند بايد به اين نتيجه برسند که مجبوريم دست به انجام رفراندوم ‏بزنيم.اين خواسته، مشکلات و فراز و نشيب و هزينه دارد. بنده که پاي اين هزينه ها بودم.‏

    ‎ ‎ اقاي ملکي، با شرايط فعلي و وضع خاص سيستم فکر نمي کنيد اين نوع تغيير و تحولات بسيار سخت ‏باشد؟ ‎

    ما که دوران هاي مختلفي را ديديم سخت نيست. شايد براي کساني که فقط اين نظام را ديده اند سخت باشد. ما ديده ‏ايم که تحولات اجتماعي به چه صورت است. در سال ۵۶ با قدرت شاه و دربار و حمايت هاي خارجي کسي فکر ‏نمي کرد کمتر از يک سال ديگر انقلاب راه بيفتد. تحولات در مدت کمي انجام شد. به نظر من بايد گروه هايي که معتقد ‏به آزادي و آرامش براي ايران هستند در اين مسير حرکت کنند.‏

    ‎ ‎ ايا کاري براي وفاق انجام داده اند؟‏‎ ‎

    خوشبختانه اين گروه ها در يک زمينه به تفاهم رسيده اند. يعني تقريبا تمام نيروهايي که خارج از نظام هستند، در ‏مورد انتخابات به يک نظر مشترک رسيده اند. جبهه ملي، حزب ملت، شوراي فعالان ملي ـ مذهبي و... هرکدام از ‏موضع و با تحليل خود انتخابات را تحريم کرده اند. همه متوجه اين مساله شده اند. مثلا حزب ملت بيانيه اي داده ‏که در نمايش انتخابات شرکت نمي کند. حتي شنيده ام که دفتر تحکيم وحدت هم به زودي اعلام عدم شرکت در ‏انتخابات مي کند. حتي گروه هايي از اصلاح طلبان مثل سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي هم که سال ها در ‏حاکميت بوده اند اکنون به همين نتيجه رسيده اند.‏

    ‎ ‎ ‎ فکر نمي کنيد اين خواسته ها در شرايط فعلي براي وجوديت کشور خطرناک باشد؟ ‎

    میخواهیم اين مساله را روشن کنيم که ما مخالف هرگونه حمله نظامي به ايران هستيم. ما معتقديم که از کوله پشتي ‏سربازان و نظاميان هرگز آزادي و عدالت بيرون نمي آيد. آمريکا واروپا هم بايد از اين موش و گربه بازي دست ‏بر دارند. اينکه از يک طرف تحريم مي کنند و از طرف ديگر به دنبال منافع اقتصادي خود در ايران هستند، ‏نشان دهنده اين است که با ما در حال بازي هستند. نکته سوم هم اينکه آقايان بايد به آراي مردم مراجعه کنند. ‏

    ‎ ‎ واقعا اين کار شدني است؟‏‎ ‎

    بنده مايوس نيستم و معتقدم اين کار شدني است. ‏

    ‎ ‎ تا حدي آرمان گرا نيستيد؟‎ ‎

    شايد آرمان گرا هم باشيم. مگر آرمان گرايي بد است؟ بايد در راه اين آرمان تلاش کنيم. طبيعي است که تلاش در ‏اين راه هم هزينه دارد. مثلا شما به اعضاي کمپين يک ميليون امضا نگاه کنيد. براي کار خود هزينه مي دهند و به ‏زندان مي روند. مگر بهترين جوان هاي ما در اين سال ها به زندان نرفتند شکنجه و اعدام نشدند؟

    ‎ ‎ واقعا با اين کارها تغييرات امکان پذير است؟‎ ‎

    به هر حال همانطور که در سال هاي گذشته مردم رژيم شاه را برکنار کردند الان هم مي توانند رژيم دلخواه خود ‏را بر سر کار بياورند.‏

    ‎ ‎ به نظر مي رسد که شما نسيم تغييرات را حس کرده ايد.‏‎ ‎

    نسيم که چه عرض کنم، »» فکر مي کنم طوفان تغييرات در راه است ««‏‏
    پایان .

    No comments: