Weekly Report From Sat. October. 10th. .. 2015

تنـــــه   نـــــزن           טאנה  נאזאן     Tanehnazan












Editor David Fakheri
سردبیر داوید فاخری
עורך דוד פאחרי


    For the important News of the world
    ( in English, Farsi and Hebrew )
    Please visit us every day
    at Facebook under the
    editor's name
    ( David Fakheri داوید فاخری )






    חברים יקרים


    בשל בעיות טכניות וחוסר


    צוות נאות, האתר יהיה

    סגור עד להודעה חדשה



    دوستان عزیز


    به علت نقص فنی و همچنین


    کمبود کادر لازم،


    سایت تا ا اطلاع ثانوی


    تعطیل خواهد بود



    Dear Friends


    Due to technical problems


    and lack of adequate


    staff, The SITE will be


    closed until further notice









    Monday, October 15, 2007

    هرشخص حق دارد از آزادي، انديشه، وجدان و دين ‏بهره مند شود

    در پی دستگیریها و بازداشتها و پراکنده سازیها و متفرق گرداندن و به زندان انداختن ملی مذهبیها و افراد جبهه نهضت ازادی ایران در قبل و زمان برگزاریهای نماز ویژه عید سعید فطر در تهران و گزارش گسترده ان توسط خبر گزاریها !! این مقاله به این خاطر از نویسنده محترم اقای عیسی سحرخیزنظرم را جلب کرد تا انرا در سایت منعکس سازم که وقوع اختلافاتی را مابین دو گروه نسبتأ عمده از انقلاب کنندگان بر ضد رژیم گذشته ( شاه ) را نمایان میسازد که به بازداشت و زندانی کردن اعضا گروه دیگر باصطلاح * هم رزم ؟! * توسط گروه حاکم اشاره میشود !. قاعدتأ باید منتظر پیامدهائی در این باره باشیم !! مگر انکه ؟!؟!
    داوید!
    بر گرفته ازسایت روز ـ ان ـ لاین
    پانزدهم اکتبر ۲۰۰۷
    مقــاله ئـــــــي از عیسی سحرخیز
    حکومتي کردن دين و آئين ملت

    "براي جمهوري اسلامي زشت است که اين نماز در نظام شاهنشاهی اجرا میشد اما در نظام اسلامي از ‏برگزاري آن جلوگيري مي
    شود... خودشان يک روحاني بفرستند تا امام جماعت تسخيري» هم داشته باشند".

    اين بيان انتقادي و تند در برابر رفتار خشن و نظامي ماموران حکومت در جلوگيري از برگزاري نماز عيد ‏فطر در "هنرستان کارآموز"، از طريق محاصره محل اقامه ي نماز، دستگيري، ضرب و جرح و پرونده ‏سازي براي تعدادي از نمازگزاران روز شنبه ۲۱ مهرماه ۸۶ واکنش شديد ابراهيم يزدي دبيرکل نهضت ‏آزادي ايران است در مقابل اين اقدام غيرقانوني و غيرشرعي نيروهاي اطلاعاتي و امنيتي ايران.
    اين ماجرا که جرقه ي اوليه ي آن در ابتداي هفته پيش زده شد و در روز آغازين هفته ي جاري، شعله ي ‏آتشش مشتعل گرديد، بر اساس اخبار و گزارش هاي که مقام هاي اطلاعاتي و ‏امنيتي در کنار مسئولان آموزش و پرورش با مديريت هنرستان غيردولتي کارآموز تماس گرفته و خواستار ‏عدم برگزاري مراسم عيد فطر، که در آن سنت ۶۰ ساله ئی ساله اي داشت شدند، و در نهايت شرط عدم مخالفت را بر ‏کنار گزاردن "محسن کديور" گذاردند. استدلال فاقد وجاهت قانوني آنان اين بود که خطبه هاي نماز عيد فطر ‏پارسال- و احتمالا پيرارسال- امامت جماعت حاوي مطالبي غيراسلامي- غيرقانوني بوده است. نکته که ‏در اين فرهنگ و گفتمان، معناي آن مي تواند، سخناني باشد در نقد ولايت فقيه و زير مجموعه ي کارگزاران ‏او. اتهام و متعاقبا اقدامي در روز شنبه که با سخنان آقاي خامنه اي با دانشجويان در روز سه شنبه قبل، و پيش ‏از برگزاري نماز عيد سعيد فطر، دائر بر اينکه "ضديت يعني دشمني کردن، اما اگر کسي معتقد به مساله ‏يي(با ولايت فقيه) نبود، ضد آن نيست"، در تضاد آشکار بوده و هست.‏
    پيامد اين کنش و واکنش روشن است؛ حذف "امام جماعت" و "خطيب نماز عيد فطر" - هر چند که نفس قبول ‏اين درخواست نيز خود اما و اگرهاي بسيار دارد و مي تواند از جانب حاکميت نوعي "ترس و تسليم" تلقي ‏شده و سر منشا اقدام هاي تهاجمي و خشن بعدي باشد عليه "برگزار کنندگان مراسم عيد فطر"، مامومان" و ‏‏"شنوندگان بالقوه خطبه ها". اقدامي که به طور وسيع و همه جانبه در بامداد عيد فطر ۸۶ در گوشه اي از ‏تهران به وقوع پيوست و به عنوان يک حادثه ي بديع در تاريخ ايران ثبت شد. حادثه اي دربردارنده ي ‏بازداشت دست کم ۵ نفر، ضرب و شتم افرادي بيشتر، توقيف تعدادي خودرو، در جريان برنامه اي براي ‏جلوگيري بي سابقه از يک مراسم مذهبي- سياسي، که در زمان رژيم پهلوي نيز روي نداده بود.‏
    همانگونه که ابراهيم يزدي در سخنان و گفت و شنود پس از نماز عيد فطر در منزلش خطاب به حضار- اما ‏در عمل خطاب به حاکميت - بيان داشت و يا محمد بسته نگار، داماد آيت الله طالقاني، در بازداشتگاه به مقام ‏هاي اطلاعاتي - امنيتي گوشزد کرد؛ رژيم شاه جلوي امام جماعت و خطيب نماز عيد فطر را گرفت، آيت الله ‏طالقاني را دستگير کرد، اما به خودش جرات شود، "اين ها ‏حافظه تاريخي ندارند. فکر مي کردند که شاه بلد نبود و ايشان بلدند چه کار کنند؛ درحاليکه روزگار به پس) ‏گردن اين ها هم خواهد زد..."
    در اين ماجرا، امام جماعت، و جمعي از نمازگران سال هاي گذشته هنرستان کارآموز تکيفشان را با خود و ‏خدايشان روشن کردند، راهي شهري ديگر، قم، شدند و نماز عيد را به امامت آيت الله العظمي حسينعلي ‏منتظري در محيطي محدود و تحت نظر برگزار کردند. همانگونه که جمع هايي ديگر نيز با وجود برگزاري ‏نماز در صحن حرم حضرت معصومه و امام جماعت حکومتي، در همسايگي ايشان، پشت سر آيت الله ‏العظمي يوسف صانعي، يا ديگر علما و مراجع قامت بستند و پاي دو خطبه ي عيد فطر نشستند.‏
    از آن سو، جماعتي ديگر از نمازگزاران سال هاي پيش هنرستان کارآموز، ترجيح دادند که مانند اکثر ‏شهروندان تهراني، نماز عيد را در مساجد و تکاياي محل سکونت خود برگزار کنند و به مصلي تهران نروند ‏‏- هرچند که نيت حاکميت روز شنبه از زبان امام جماعت اروميه علني شد و حجت الاسلام حسني با صداقت و ‏سادگي خاص خود ديگر مراکز برگزاري نمازهاي عيد و عبادت روزه داران و عابدان ماه رمضان را ‏‏"غيرشرعي" خواند. ا و ناخواسته فاش ساخت که اقتدارگرايان در شرايط کساد شدن فزاينده ي بازارشان، در ‏پي تخته کردن بازار ديني مقابل و خطئه کردن رقباي مذهبي، و کشاندن ملت به يک يا چند نقطه ي خاص ‏حکومتي هسنند.‏
    جمع سومي نيز با نيت انجام اقدامي سياسي- مذهبي، يا به عادت مالوف هر سال، و يا حتي عدم اطلاع از ‏ماجرا، به دليل عدم انتشار اخبار رسمي ممنوعيت نماز در هنرستان کارآموز در رسانه ي ملي و اندک ‏رونامه هاي مستقل، راه اتوبان همت را پيش گرفتند، تا در شمال غربي تهران، در محل تقاطع با اتوبان ‏سردار جنگل، نماز را در مکان سال هاي گذشته، اما پشت سر ديگري، نه امام جماعت پيشين، برگزار کنند. ‏مکاني که با وجود عدم حضور محسن کديور، به محاصره ي گسترده ي نيروهاي مسلح و امنيتي در آمده بود ‏و پيامدش هم اگرچه غيرمنتظره، اما غيرمحتمل نبود.‏
    دکتر يزدي در سخنانش حرف هاي حق بسياري زده و نکات ارزنده و در خور تعمقي را بيان کرده است، اما ‏‏"امام جماعت تسخيري" و اين حرف که "اگر با کديور خودشان يک روحاني بفرستند تا نماز را (در ‏هنرستان کارآموز) برگزار کند"، اگرچه مي تواند بيان و نکته اي ديپلماتيک باشد، اما مسلما جامه ي قانوني و ‏اسلامي بر آن نمي توان پوشاند، و از نظر پيروان دست کم ‏آنگونه که ما در جواني و دوران دانشجويي فراگرفته يک اصل بنياني وجود دارد و آن "عدالت" است، و‏همانگونه که نمازگزاردن بر "زمين غصبي"، جاي اما و اگر فراوان دارد و هزار اشکال شرعي، لابد ‏‏"محراب" و "مکان امام جماعت" نيز نمي تواند "غصبي" باشد و امام جماعت "تسخيري". اين چه حرفي ‏است که در دهان حکومت و حکومتگران گذارده مي شود؟ آنها بدون داشتن اين مجوز، برخلاف سخنان برحق ‏و تاکيد درست سخنوران و مبلغان در پيش از انقلاب، دائر بر استقلال راي و عمل شيعيان، پا جاي پاي ‏حاکمان سني مذهبي گذارده و در سال هاي اخير تمام مساجد، تکايا و مراکز مذهبي را "حکومتي" کرده، و ‏اصل عدالت امام" را زير پا گذارده اند و اکثر امامان جماعت را يا ساکت، يا جيره بگير حکومت کرده و به ‏جاي الله، بنده ي قدرت ساخته اند. بر اساس آموخته هاي پيش از انقلاب ما از استاد شريعتي، يا آيت الله ‏مطهري و... اگر اصول اسلام واقعي حاکم باشد، و شيعه ي علي (ع) رايج، مگر جايي براي "امام ‏تسخيري" باقي مي ماند؟ اگر هم ماند، بر اساس نص صريح قرآن و سخنان و ادعيه ائمه، او که ظلم را مي ‏بيند و بر آن نمي شورد، يا سکوت مي کند، تکليفش نزد پروردگار روشن است. و از آن روشن تر، کسي که ‏به فرمان غيرشرعي گردن مي نهد، مگر در قضاوت مسلمانان و شيعيان مي تواند "عادل" باشد و قابل ‏‏"اقتداء"؟
    ‏"عدالت" اصل بنياني مذهب شيعه است، از آن کس که دو نفر پشت سرش قامت مي بندند و نماز را به او مي شود، تا مي رسد به ديگر صاحب مناصبان کشور. به اين دليل است که در قانون اساسي ‏ايران"، نه تنها يکي از شرايطرهبري" و "ولايت فقيه"، "عدالت و تقوا" است، بلکه فقدان آن نيز تداوم ‏رهبريت را بلاموضوع مي سازد و مشروعيت حاکم را از نظر "شرعي" و "قانوني" باطل.‏
    اين سخن به ظاهر زيباي دکتر يزدي، از منظر حقوق بين الملل، به ويژه اعلاميه جهاني حقوق بشر نيز مورد ‏اشکال است. ماده هجدهم اين اعلاميه که حاکمان ايران نيز با وجود اما و اگرها و مخالفت خواني هاي علني و ‏آشکار خود، متعهد به اجراي آن هستند، تاکيد دارد: "هرشخص حق دارد از آزادي، انديشه، وجدان و دين ‏بهره مند شود: اين حق مستلزم آزادي تغيير دين يا اعتقاد و همچنين آزادي اظهار دين يا اعتقاد، در قالب ‏آموزش ديني، عبادت ها و اجراي آئين ها و مراسم ديني به تنهايي يا به صورت جمعي، به طور خصوصي يا ‏عمومي است."‏
    برخورد با نمازگزاران عيد فطر تهران از منظر ديگري نيز نقض حقوق شهروندي و حقوق بشر است. مواد ‏بيستم و ييست و يکم و بيست و دوم اعلاميه جهاني حقوق بشر در اين زمينه تصريح دارند:‏
    ماده ۲۰
    ( ۱ ) هر شخص حق دارد از آزادي تشکيل اجتماعات، مجامع و انجمن هاي مسالمت آميز بهره مند گردد
    ( ۲ ) هيچ کس را نبايد به شرکت در هيچ اجتماعي مجبور کرد
    ماده ۲۲ ـ هر شخصي به عنوان عضو جامعه حق امنيت اجتماعي دارد و مجاز است به ياري مساعي ملي و ‏همکاري بين المللي، حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي ضروري براي حفظ حيثيت و کرامت و رشد ‏آزادانه ي شخصيت خود را، با توجه به تشکيلات و منابع هر کشور، به دست آورد
    اين حقوق شرعي و قانوني داخلي، در کنار حقوقي که در قوانين و اعلاميه هاي بين المللي مورد تاکيد قرار ‏گرفته است، جاي "مکان هاي غصبي"، "مقام هاي تسخيري" و "سلب حقوق شهروندي" را براي ما باز نمي ‏گذارند و اجازه نمي دهند که قدرتمندان هرگونه که ميل شان است، يا دلشان مي خواهد و زورشان مي رسد ‏‏"دين و آئين ملتي" را "حکومتي" کنند و تابع اميال "حاکمان". وظيفه ي اصلي ما نفي "امامت جماعت ‏تسخيري"، "مناسک و مراسم تحميلي" است، کاري که نمازگزاران عيد فطر اصفهان در روز جمعه کردند؛ ‏برگزاري نماز، در مکاني باز، دور از شهر، زير آسمان، و دست ها و دل ها به سوي پروردگار. نماز عيد ‏فطر قيطريه، پيش از انقلاب، مگر اين چنين نبود؟

    ویـــــدیـــــــوی زیبــــــائــــــی از مـــــــاه رمضــــــان






    ‏‏

    No comments: